سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شوخی، کینه به بار می آورد . [امام علی علیه السلام ـ در وصیّت خود به فرزندش حسن علیه السلام ـ]
 

 

 

وبلاگ های قرآنی Quranic Weblogs

با سلام  
در ابتدا بر خود لازم می دانم باز هم  از تمام دوستان  به خاطر اهمیت دادن به مباحث طرح شده در وبلاگم تشکر کرده و امیدوارم که توانسته باشم تا حد توانم به سوالات و شبهات مطرح شده جوابگو باشم .
در پست قبلی در رابطه با ارتداد و آزادی عقیده مطلبی را آوردم؛ در قسمت پیامها تعدادی از دوستان مطالبی را آورده بودند که در اینجا دو پست را عیناً آورده ام و به پستی که توسط دوست عزیزم در وبلاگ ایران اسلام ارسال شده جواب می دهم.

پیام  اول
لیلا (شنبه 28/11/1385 - 12:44 ع )
سلام
از دو زاویه میشه به این موضوع نگاه کرد
کسی که با سخنان دیگران و نیرنگ دشمنان مرتد میشه باید گفت فریب خورده هست
اما کسی که خودش مرتد میشه باید گفت شقی و زیانکار هست
این دوتا با هم خیلی تفاوت دارند
کسی که بخواد درمورد دینش تحقیق کنه اگر روی عقل باشه خب هیچ وقت یه دین کامل رو با یه دین ناقص عوض نمی کنه در حالی که خدا و فرستادگانش همیشه گفتند دین کامل دین اسلام است .
اون کسی هم که بدون هیچ اراده و اختیاری  از دینش بر میگرده باید گفت خدا این طوری باهاشون حرف میزنه که :
((فبما نقصهم میثاقهم لعنهم و جعلنا قلوبهم قاسیه.....))
استفاده کردم دستتون درد نکنه
به من هم سر بزنید حرفها و راهنمایهاتون میتونه کمک حالم باشه
یا حق

پپام دوم
وبلاگ ایران اسلام (جمعه 27/11/1385 - 1:9 ع )
سلام
خوشحالم که مجدد نوشتن رو شروع کردید.
راستش فکر کنم شبهه ای که در صدد پاسخ دادنش بودید رو خوب پاسخ ندادید. البته من شخصا نتونستم جواب قانع کننده ای برای مخالفین پیدا کنم.
شما ببینید کسی که در خانواده مسلمان متولد میشه و بزرگ میشه و حالا نام مسلمان در شناسنامه او مهر خورده است. بعد از تحقیق تصمیم میگیرد به دینی غیر از اسلام بگراید چطور؟؟

ارسال پاسخ   بشر، از ابتدای آفرینش تا سالیان سال و بعد از آن هم ، بلوغ و رشد فکری و معنوی زیادی نداشت ; در نتیجه ، برای دریافت دین کامل خداوند آماده نبود. برای این که انسان ها آماده ورود به این دانشگاه انسان سازی یعنی اسلام شوند، خداوند متعال ابتدا پیامبرانی را با برنامه های مختلف فرستاد و بدینوسیله ، سطح رشد و آگاهی آنها تا حدودی بالا رفت و انسان ها تشنه دریافت برنامه های انسان ساز اسلام شدند. آن گاه ، خداوند متعال خاتم پیامبران ، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)را با کتابی ـ که همه راه کارهای هدایت بشر در آن است ـ فرستاد و فرمود: بعد از این هیچ دینی غیر از اسلام پذیرفته نیست ; زیرا همه ادیان دیگر از جمله یهودیت ، مسیحیت و...، مقدمه ای برای این بودند که انسان ها آمادگی دریافت دین کامل (اسلام ) را پیدا کنند. وقتی دین کامل آمد، همه موظفند از آن پیروی کنند. در ذیل به برخی از ویژگی های دین اسلام اشاره می شود:
1. منبع اصلی احکام و عقاید اسلام یعنی قرآن، از هر گونه تحریف و تبدیل مصون است ; چنان که قرآن نیز به آن تصریح کرده و می فرماید: «إنّا نحن نزلنا الذکر و إنّا له لحفظون ; ما خود این کتاب را فرود آوردیم و خود نیز نگهبان آن هستیم .»; ولی احکام ادیان دیگر دچار تحریف شده است .
2. اسلام ، تنها دینی است که تاریخ ثابت و محفوظ دارد; ولی ادیان دیگر تاریخ مستند و قابل قبولی ، بجز تأییدهای قرآن ندارند; بویژه دین زرتشت که حتی آسمانی بودن آن مورد تردید است و تاریخ مشخص و مدون یقینی ندارد.
3. جامعیت اسلام را هیچیک از ادیان دیگر ندارند; چرا که در همه شئون زندگی از رابطه فرد با خدا گرفته تا روابط اجتماعی افراد، روابط خانوادگی ، روابط انسان و جهان مداخله کرده است .
با توجه به این مطالب ، روشن می شود که روی گرداندن مسلمان به ادیانی که مقدمه ای برای دین اسلام بودند، از نظر عقل و خرد کار پسندیده ای نیست . دیگر این که اگر بنا باشد، ورود و خروج افراد به مکتب و آیینی ، بدون قانون و آزاد باشد، آن مکتب عظمت و اقتدار خود را از دست خواهد داد و حیات آن در معرض نابودی قرار خواهد گرفت ; حال آن که سعادت دنیا و آخرت انسان به آن دین کامل بستگی دارد.
اولا: آیه «لا إکراه فی الدین »، اشاره به این حقیقت دارد که در قبول دین ، اکراه و اجبار وجود ندارد; زیرا اساس و شالوده دین بر ایمان و اعتقاد قلبی استوار است . اجبار فقط در اعمال و حرکات جسمانی مؤثر است و افکار و اعتقادات راهی جز منطق و استدلال نمی تواند داشته باشد.
از روایاتی که در شأن نزول این آیه نقل شده استفاده می شود: بعضی از ناآگاهان از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) انتظار داشتند که همچون حکام جبار، با زور و فشار اقدام به تغییر عقیده مردم (هر چند در ظاهر) کند، آیه فوق نازل شد و صریحاً به آن ها پاسخ داد که دین و آیین چیزی نیست که با اکراه و اجبار تبلیغ گردد; علاوه بر آن همان گونه که خود آیه فرموده : «قد تبیّن الرّشد من الغی» (بقره ، 256) راه حق از باطل با دلایل و معجزات آشکار، روشن شده است و نیازی به این امور نیست ; کسانی متوسل به زور و تحمیل می شوند که فاقد منطق باشند نه دین اسلام که دارای دلایل روشن و استدلالهای نیرومند است .
ثانیاً: از آیات قرآن کریم استفاده می شود که مجازات مرتد به خاطر ماهیت مجرمانه عمل مرتد و جلوگیری از پیامد ارتداد است . نه به جهت تغییر عقیده بدون اظهار و ابراز آن .
پذیرش اسلام باید طبق منطق باشد; کسی که آیینی همچون اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند و به سوی آیین های ه دیگر برود، معمولاانگیزه صحیح و موجهی ندارد، بنابراین عدول و بازگشت او به تخطئه و خیانت شبیه تر است تا به اشتبا ه و عدم درک حقیقت ; چنان که قرآن کریم می فرماید: «إنّ الّذین ارتدّوا علی أدبرهم مِّن بعد ما تبیّن لهم الهدی الشّیطن سوّل لهم و أملی لهم ; (محمّد، 25) کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آن ها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است ».
و در آیه 107 سوره نحل می فرماید: «این به خاطر آن است که زندگی دنیا (و پست ) را بر آخرت ترجیح دادند...».
تعبیراتی که قرآن درباره مرتد به کار برده : «شهدوا أنّ الرّسول حقّ و جآءهم البیّنـت » (آل عمران، 86) «مِّن بعد ما تبیّن لهم الهدی » (محمّد، 25)، نشان دهنده این است که این گونه افراد از روی عناد، لجاجت ، هتک مقدسات و مقابله با اسلام دست از دین برداشته اند و مؤید آن حوادث صدراسلام (اهل ردّه ) است که وقتی عدد مرتدین زیاد شد، آنان به قصد نابودی اسلام به مدینه حمله کرده و با مسلمانان وارد جنگ شدند.
علاوه بر آن اگر به افراد اجازه داده شود هر روز مایل باشند خود را مسلمان معرفی کنند و هر روز مایل نباشند انکار نمایند، به زودی جبهه داخلی کشور اسلام از هم متلاشی خواهد شد و راه نفوذ دشمنان و عوامل و ایادی آن ها باز خواهد گردید و هرج و مرج در جامعه اسلامی پدید خواهد آمد; چنان که قرآن کریم می فرماید: «جمعی از اهل کتاب (از یهود) گفتند: (بروید در ظاهر) به آن چه بر مؤمنان نازل شده ، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید; شاید آن ها (از آیین خود) باز گردند.» (آل عمران ، 72).
البته ممکن است گاهی ارتداد فردی ، از حدود زبان تجاوز نکندو نه از روی قصد خیانت به مسلمانان ، بلکه بر اثر گرفتار شدن در دام شبهات از اسلام خارج شود; امّا بحث ما جنبه کلی دارد و احکام تابع یک فرد و دو فرد نمی شود، بلکه مجموع افراد را به طور کلی باید در نظر گرفت ; از این جهت می توان گفت : بازگشت یک فرد مؤمن به انکار و اعتراض (ارتداد) غالباً خالی از واکنش و تحریکات بر ضد نظام اسلام نخواهد بود; آن هم نه تحریک بر ضد مسائل سطحی و فرعی ، بلکه تحریک علیه نظامی که به قیمت خون میلیون ها انسان فداکار و جانباز تمام شده است .
در این هنگام ، ارتداد یک فرد، به صورت هسته فتنه در آمده و تحریکات و واکنش های او مایه جذب دشمنان و مغرضان و ماجراجویان و افراد ضعیف الایمان گردیده و به ایجاد شورش منجر می شود.
آیین مقدس اسلام جهت پیش گیری و ریشه کن ساختن چنین فتنه ها و فسادها دستور داده است که مرتد کشته شود تا نظام دین و حکومت اسلام و آیین و کتاب او دستخوش چنین حوادث شوم نگردد و مغرضان با مکتب خدا بازی نکنند.
بنابراین ، اسلام به خاطر جرمی که مرتد مرتکب شده و برای حفظ حقوق دیگران که در سایه بقای دین و حکومت اسلامی و مبارزه با ایادی و عوامل بیگانه حاصل می شود، چنین کیفری (اعدام یا حبس و...) را برای مرتد در نظر گرفته است و این حکم (مجازات مرتد) هیچ منافاتی با آیه «لا إکراه فی الدین » و آزادی عقیده ندارد.
در پایان لازم است یادآوری کنیم که اسلام میان مرتد فطری (کسی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده و پس از قبول اسلام از اسلام برگشته است ) و مرتد ملّی (کسی که پدر و مادر او به هنگام انعقاد نطفه اش مسلمان نبوده اند و او بعداً اسلام را پذیرفته ، سپس از آن برگشته ) و همچنین بین مرد مرتد و زن مرتد فرق گذاشته است .
مرد اگر مرتد فطری باشد، بدون قید و شرط اعدام می شود; ولی اگر مرتد ملّی باشد، در صورت عدم بازگشت به اسلام (توبه ) کشته می شود.
این تفاوت شاید به خاطر این باشد که ضرر ارتداد فردی که اصالتاً مسلمان بوده است (مرتد فطری ) به مراتب بالاتر از فرد بیگانه است که غیر مسلمان بوده ، سپس مسلمان شده است .
فرد اول به خاطر داشتن ارتباطات قوی و نیرومند، روی فکر و ذهن خانواده های اسلامی و ضعیف الایمان بیشتر می تواند اثر منفی بگذارد و بهتر می تواند بر ضد حکومت اسلام قیام و فعالیت کند; در حالی که اثر منفی فرد دوم از آن کمتر است .
امّا زن مرتد (چه فطری و چه ملّی ) در اسلام کشته نمی شود و آن هم شاید به این جهت باشد که زن هر چند یک انسان کامل است ، امّا بر اثر داشتن عواطف سرشار، زودتر تحت تأثیر قرار می گیرد و اگر چه زودتر به انحراف فکری کشیده می شود، زودتر هم به سوی حق باز می گردد.
همچنین برخی از محققان از فقها نیز فرموده اند: فردی که بر اثر تماس و ارتباط با گروه باطل ، شبهاتی در دل او پیدا شده کم کم صورت انکار به خود گرفته و باعث شده تا برخی از احکام ضروری دین را انکار کند، ولی به گونه ای است که اگر شبهه او زایل شود، فوراً به آغوش حق باز می گردد، این طور فردی نیز کشته نمی شود.                                                                         





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر