سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]
 

 

 

وبلاگ های قرآنی Quranic Weblogs

از ظاهر برخى آیات سوره کهف برترى علمى حضرت خضر بر حضرت موسى(علیهما السلام)استفاده مى شود،

آیا این موضوع با اولوا العزم بودن

حضرت موسى(علیه السلام) تعارض ندارد؟

 

پاسخ به این بخش را در ضمن چند امر پى مى گیریم:

1. باید دانست که فقط خداوند متعال همه چیز را مى داند; (وعِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ لا یَعلَمُها اِلاّ هُوَ ویَعلَمُ ما فِى البَرِّ والبَحر...).کلیدهاى غیب تنها نزد او است و جز او کسى آن را نمى داند و آنچه در خشکى و دریاست مى داند... .

2. مأمور شدن حضرت موسى(علیه السلام) به این که برود علم را از حضرت خضر(علیه السلام)بیاموزد، به دستور خداوند متعال بود; چنان که در سوره کهف، آیات 60 ـ 82، آمده است و خداوند به این وسیله، به پیامبرش تعلیم داد و این گونه علم آموزى از طرف خداوند متعال براى پیامبران الهى اشکالى ندارد.

3. پیامبران، بر اثر تعلیم الهى، قسمتى از اسرار غیب را مى دانند و طبق مشیت خداوند، برخى از پیامبران بر امورى آگاهند که پیامبران دیگر از آنها بى اطلاعند: (مَّا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ المؤمِنِینَ عَلَى مآ أَنتُم عَلَیهِ حَتَّى یَمیزَ الخَبِیثَ مِنَ الطیّبِ ومَا کَانَ اللَّهُ لیُطلِعَکُم عَلَى الغَیبِ وَلکِنَّ اللَّهَ یَجتَبِى مِن رسُلِه مَن یَشآءُ فـامِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِه);.و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند، ولى خدا از میان فرستادگانش هر که را بخواهد بر مى گزیند، پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید.

در داستان حضرت خضر و موسى(علیهما السلام)، خضر به ابوابى از علوم احاطه داشت که مربوط به اسرار باطن، عمق حوادث و پدیده ها بود، در حالى که حضرت موسى نه مأمور به باطن بود و نه آگاهى از آن امور داشت و کارهاى حضرت خضر برایش مجهول و غیر قابل تحمل بود.. ولى در بُعد کارى خود که مأمور به ظاهر بود، آگاهى کامل داشت و داراى کتاب و تشریع بود، به همین جهت از پیامبران اولوا العزم به شمار مى آمد.

از مطالب بالا معلوم مى شود که نوع علم حضرت موسى با نوع علم حضرت خضر متفاوت بوده است.

با تفاوت این دو، اعلمیت یکى بر دیگرى ثابت نمى شود; هم چنان که نمى شود بین فردى که دکتراى شیمى دارد با کسى که دکتراى فیزیک دارد مقایسه کرد و یکى از آن دو را بر دیگرى ترجیح داد.

علامه طباطبائى در ذیل آیات داستان حضرت موسى و خضر(علیهما السلام)، پس از نقل روایت ها، در مورد یک روایت که از آن برترى علمى حضرت خضر بر حضرت موسى استشمام مى شود مى فرمایند: «این روایت با روایتى که آن دو را برابر مى دانست مخالف است و لذا باید حمل شود بر این که نوع علم آن دو مختلف بوده است»..

 

وبلاگ عصمت

عصمت    infallibility






::: شنبه 86/9/10 ::: ساعت 10:43 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
نظرات شما: نظر