به نام خدا
سلام جای دوستان خالی بود. دیدار خصوصی با مقام معظم رهبری رو می گم.
یکی از نزدیکانم به اسم علی آقا که می خواست به دست آقا ملبس به لباس مقدس روحانیت بشه از ماهم خانوادگی دعوت کرد. ماهم سر از پا نشناخته قبول کردیم و برای حرکت آماده شدیم.
نزدیک وقت نماز مغرب و عشا دفتر آقا بودیم. برای نماز نشسته بودیم که متوجه شدیم ایشون دارن تشریف میارن. بلند شدیم و صلوات فرستادیم.
آقا از همنون دم در با یکی یکیمون سلام و احوالپرسی فرمودن. بعد به علی آقا که آماده ی عمامه گذاری بود فرمودن: "پس کو عمامه؟ بهتره همین حالا قبل از نماز بگذاری و نماز رو با لباس بخونی."
عمامه حاضر بود. اونو دادن خدمت آقا. ایشونم بسم الله گفتن و گذاشتن روی سر علی آقا. همه صلوات فرستادیم. علی آقا بلا فاصله دست آقا رو گرفت و بوسید. بعدشم پدرش و بعدم من.
آقا رفتن سر سجاده ایستادن و شروع کردن به گفتن اقامه. نماز رو به امامت رهبر معظم خوندیم. نماز آقا با نمازهای با شکوه جمعه و عید هیچ فرقی نداشت. با همان حال و همان زیبایی.
آیة الله شاهرودی، آیة الله جنتی، آیة الله امامی کاشانی و سه تا پسرای آقاهم بودن. من تو صف اول نزدیک رهبر بودم.
بعد از نماز مغرب و عشا و نافله ها آقا چندین مرتبه دست روی تربت کشیدن و کشیدن به سر و صورت خودشون. این برای من علاوه بر تبرک خیلی پیام های دیگه داشت که مهمتر از همه تواضع و فروتنی رهبر بود.
نماز که تموم شد آقا تشریف آوردن طرف ما و رو به علی آقا با تأکید خاصی نصایح و سفارشاتی به او فرمودن. کاش می شد ضبط می کردم. فکر می کنم خلاصه فرمایش آقا این بود که :
اولا در درس جدی باش و به هیچ رتبه ای راضی نباش و توقف نکن. تا می تونی فرابگیر.
ثانیاً اصل رو که همون تقوی و خودسازی است فراموش نکن و با نماز شب و عبادات سیر و سلوک الی الله رو محور کارات قرار بده.
ثالثاً در مسایل سیاسی بر محور خط امام حرکت کن و خط امام رو هم از آثار خود امام به دست بیار نه از حرف های این و اون.
... اینم -که تو وبلاگ حکومت اسلامی از قلم افتاد- اینجا اضافه کنم که از آقا خواستم رهنمودی برای وبلاگ نویسان قرآنی مرقوم بفرمان و یادداشتشم دادیم که امیدوارم جوابش بزودی به دستمون برسه
بعد ازینم یه دیدار دیگه داشتن و بعدم بعضی از مسؤولین اومدن برای مسایل کشوری...
البته اگه فیلم و عکسی از این دیدار به دستم رسید وبلاگ و بهش مزین می کنم. انشاالله.
نظرات شما: نظر
