«محمود حکیمی»، «مهدی کاموس» و «علیاکبر والایی» در نشست «بازنویسی قصص قرآنی برای کودک و نوجوان» که در ایکنا برگزارشد، بر هدفمند بودن بازنویسی قصص قرآنی تأکید داشتند و معتقد بودند نویسنگان در این حوزه باید براساس هدفهای قرآنی در حوزه ادبیات دینی به خلق اثر برای مخاطبان کودک و نوجوان بپردازند.
به گزارش قرآن بلاگ از خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) نشست بازنویسی قصص قرآنی با حضور «محمود حکیمی»، «مهدی کاموس» و «علی اکبر والایی» شنبه، هفدهم آذر، در خبرگزاری قرآنی ایران برگزار شد.
«علیاکبر والایی» نویسنده، مطالعات نظاممند و گسترده را برای نویسندگان در حوزه بازنویسی قصص قرانی ضروری دانست و گفت: نویسندگان برای بازنویسی قصص قرآنی پیش از هر چیز باید با مفاهیم قرآن آشنا باشند و این مفاهیم در وجود آنان درونی شده باشد؛ بنابراین استفاده از تکنیکهای داستاننویسی برای وارد شدن در این زمینه کافی نخواهد بود.
وی افزود: یک اثر به گونهای باید ارائه شود که مخاطب کودک و نوجوان نسبت به مطالعه متون مذهبی و دینی علاقهمند شود.
این نویسنده بیان صریح و مستقیم را در حوزه کودک و نوجوان، نادرست دانست و گفت: یک نویسنده تنها هنگامی میتواند اثری جذاب و هنری به مخاطبان خود ارائه دهد که از بیان مستقیم مفاهیم قرآنی در آثار خود پرهیز کند.
وی یادآوری کرد: داشتن تفکر موضوعی برای نویسندگان درست نیست؛ زیرا مشکل مهم در حوزه کودک و نوجوان چگونگی بیان مفاهیم دینی محسوب میشود.
صاحب اثر «نشان سیمرغ» با اشاره به سفارش آثار دینی توسط ناشران تأکید کرد: یک نویسنده هیچگاه نباید مطابق سلیقه ناشر به خلق اثر بپردازد؛ چراکه تنها زمانی با اثری ماندگار، ارزشمند و تأثیرگذار مواجه خواهیم شد که نویسنده آن اثر، بدون در نظر گرفتن سلیقه ناشر، با خاطری آسوده در این حوزه وارد شود.
والایی با اشاره به ضرورت ارائه آثار خلاقانه در این حوزه تصریح کرد: چنانچه سادهترین موضوعات دینی که بارها و بارها برای کودکان و نوجوانان تکرار شده است با زبانی شیرین، جذاب و بهگونهای خلاقانه و متفاوت بیان شود بهطور قطع بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
«محمود حکیمی» یکی از شرکتکنندگان در این نشست با اشاره به شمارگان کتابهای دینی در حوزه کودک و نوجوان تصریح کرد: متأسفانه شمارگان کتابهای دینی و مذهبی روز به روز از سوی ناشران کاهش و بهای آنها افزایش پیدا میکند؛ بنابراین بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهحلی برای این معضل در حوزه نشر ارائه دهد.
والایی نیز ضمن تأکید بر این مطلب تصریح کرد: وزارت ارشاد میتواند با اهدای یک نسخه از کتابهای دینی در حوزه کودک و نوجوان به مدارس سراسر کشور تیراژ کتابها را افزایش دهد همچنین میتواند با توزیع کارتهای الکترونیکی کتاب در میان کارمندان دولت و اختصاص غرفه کتاب در فروشگاههایی چون شهروند موجب ترویج فرهنگ مطالعه و تشویق افراد جامعه به خرید کتاب شوند.
صاحب اثر «پرسشی که مرا به تفکر واداشت» در ادامه با اشاره به پایین بودن سرانه مطالعه در کشور تصریح کرد: متأسفانه سرانه مطالعه در کشور بسیار پایین است بهویژه کودکان و نوجوانان چندان از مطالعه استقبال نمیکنند.
وی یاداوری کرد: نظام آموزش و پرورش بر حفظ کردن مطالب تأکید دارد و این امر یکی از مهمترین دلیلهای بیانگیزه بودن نوجوانان و کودکان محسوب میشود؛ بنابراین پیش از هر چیز معلمان و مربیان در نظام آموزش و پرورش باید با مطرح کردن سئوال، کودکان و نوجوانان را به پژوهش، تحقیق و مطالعه تشویق کنند.
حکیمی با اشاره به یکی دیگر از دلیلهای بیعلاقگی مخاطبان کودک و نوجوان نسبت به مطالعه اظهار کرد: یکی از مهمترین عوامل بیعلاقگی کودکان و نوجوانان نسبت به مطالعه آثار دینی این است که برخی نویسندگان، نثری بسیار دشوار را در آثار خود به کار میبرند؛ بنابراین نویسندگان باید در بازنویسی قصص قرآنی و زندگینامه پیامبران و ائمه اطهار(ع) زبانی ساده و روان را به کار برند.
والایی نیز با اشاره به انگیزه بالای کودک و نوجوان برای مطالعه در غرب تصریح کرد: در غرب بسیاری از آثار سینمایی از روی آثار مکتوب ساخته شده است و این امر موجب میشود تا کودکان و نوجوانان به مطالعه این آثار علاقهمند شوند اما متأسفانه آثار سینمایی در کشور ما با کیفیتی بسیار پایین عرضه میشوند و هیچگونه تدبیری برای تشویق کودکان به مطالعه اندیشیده نمیشود.
حکیمی یادآوری کرد: یک کتاب در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان باید بهگونهای ارائه شود که اطلاعات آنان را در زمینه دین افزایش دهد؛ بهعنوان مثال بسیاری از مسائل مذهب تشیع و تسنن باید بدون هیچگونه داوری نادرست و تعصبی برای کودکان و نوجوانان بیان شود.
حکیمی تصریح کرد: متأسفانه مخاطبان کودک و نوجوان تصور میکنند داستان زندگی پیامبر به همان صورتی که در قرآن بیان شده در دیگر کتب آسمانی نیز مطرح شده است؛ بنابراین کودکان باید از طریق ادبیات دینی با فرهنگ اسلامی آشنا شود.
صاحب اثر «مبانی ادبیات دینی کودک و نوجوان» با اشاره به کتابهایی که توسط مکتبهایی چون بودایی، شینتو و هندویی برای کودکان ارائه میشود تصریح کرد: بسیاری از مکتبهای مختلف در جهان امروز آثار خود را در حوزه کودک و نوجوان ارائه میدهند و به این ترتیب کودکان را با فرهنگ خود آشنا میکنند؛ بنابراین نویسندگان باید بکوشند ضمن بالا بردن آگاهیهای کودک و نوجوان در زمینه ادیان و مکتبهایی دیگر فرهنگ اصیل اسلامی را به آنان معرفی کنند.
والایی نیز ضمن تأکید بر این مطلب تصریح کرد: نویسندگان باید بهطور قطع سئوالاتی را در اثر خود مطرح کنند و اثری تأملبرانگیز را ارائه دهند همچنین از تکرار مطالب پرهیز کنند.
حکیمی با بیان این مطلب که «باید از توهین به اعتقادات غیر مسلمانان پرهیز کنیم» تصریح کرد: بسیاری از بحثهای دینی باید همراه با استدلال و احترام به عقاید غیر مسلمانان در ادبیات دینی ما مطرح شود؛ چراکه نوجوان ما با سئوالاتی در دنیای بیرون مواجهه خواهندشد و یکی از بهترین راههای پاسخگویی به این سئوالات استفاده از ابزار داستان است؛ بنابراین نویسندگان ما باید به شیوهای اقناعی بکوشند به این سئوالات پاسخ دهند.
والایی بر خلاف نظر حکیمی بیان مسائل مذهبی تشیع و تسنن را برای کودکان و نوجوانان لازم ندانست و گفت: باید بکوشیم از محکمات دین، توحید، عشق و مهرورزی برای کودک و نوجوان سخن بگوییم و از بیان مفاهیمی که ممکن است موجب آشفتگی ذهنی آنان شود پرهیز کنیم؛ بنابراین یک نویسنده نباید در حوزه اختلافات مذهبی و مکتبهای دیگر وارد شود.
«مهدی کاموس» دیگر میهمان این برنامه تصریح کرد: اما باتوجه به اینکه کودکان و نوجوانان در دنیای بیرون با این مکتبها، فرقهها و اختلافات مواجه میشوند بهتر است از همان ابتدا این مسائل برای آنان با استفاده از زبان ادبیات مطرح شود؛ چراکه پاسخگویی به سئوالات کودک و نوجوان و بیان مسائل دنیای بیرون برای آنان بسیاری ضروری است.
این نویسنده ضمن ارائه تعریفی از ادبیات دینی تأکید کرد: یک نویسنده در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان با دو زمینه دین و ادبیات مواجه خواهدشد؛ به همین دلیل یک نویسنده علاوه بر آشنایی با ادبیات باید با مفاهیم دینی و قرآنی نیز آشنا باشد.
وی همچنین بسیاری آثار ادبیات دینی در حوزه کودک و نوجوان را تنها بیان تاریخی دانست و گفت: متأسفانه نویسندگان ما تنها به بیان تاریخی زندگی پیامبران اکتفا میکنند و در بسیاری از موارد ما با داستان مواجه نمیشویم؛ بلکه تنها مخاطبان خود را از روایتی تاریخی آگاه میکنیم.
صاحب اثر «سر بر شانه ستاره» با اشاره به ضرورت بیان مفهوم ولایت برای مخاطبان کودک و نوجوان تصریح کرد: بیشتر مسائل باید در حوزه اعتقادی و اخلاقی برای کودکان مطرح شود؛ بنابراین نویسندگان ما باید مفاهیمی چون عشق، احترام، ایثار، توحید و ولایت را برای مخاطبان کودک و نوجوان در آثار خود بیان کنند.
وی تصریح کرد: نویسندگان باید براساس هدفهای قرآنی در حوزه ادبیات دینی کودک به خلق اثر بپردازند.
این نویسنده یکی از مهمترین هدفهای قصص قرآنی را اثبات حقانیت دین اسلام دانست و گفت: باتوجه به اینکه بسیاری از داستانهای زندگی پیامبران در کتابهای تورات و انجیل تحریف شده قرآن کریم به بیان صحیح این قصص پرداخته است.
والایی تصریح کرد: چنانچه کودک و نوجوان احساس کند که نویسنده میخواهد مطلبی را به او بیاموزد بهطور قطع از پذیریش آن سخن امتناع خواهند کرد؛ بنابراین نویسندگان باید بکوشند تا پیام داستان بهگونهای غیرمستقیم در لایههای درونی داستان جریان داشته باشد و موجب لذت بردن مخاطبان شود.
کاموس تصریح کرد: اگرچه تعلیم مستقیم و یکسویی هرگز پاسخگو نخواهد بود اما ادبیات دینی هیچگاه تنها هدف خود را لذت بردن از داستان قرار نمیدهد؛ بلکه ادبیات در این حوزه ابزار دین محسوب میشود.
حکیمی ضمن ابراز موافقت با نظر کاموس تصریح کرد: نویسندگان ما باید در ضمن داستان، اندیشههای نادرست دینی را برای مخاطب کودک و نوجوان بیان کنند.
کاموس با اشاره به سخن استاد مطهری تصریح کرد: استاد مطهری در مقدمه کتاب «داستان و راستان»، معتقد است نویسندگان بیشتر به تاریخ اسلام و سیر پرداخته و کمتر الگوی مناسبی از رفتار پیامبران و ائمه اطهار(ع) ارائه دادهاند؛ بنابراین نویسندگان ما در حوزه بازنویسی قصص قرآنی باید الگوهای رفتاری این بزرگان را در قالبهای امروزی بیان کنند.
وی یادآوری کرد: همچنین در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان گاه با آثاری مواجه میشویم که اگرچه ظاهر آنها دینی است اما در حقیقت باطن آن از تفکر اصیل اسلامی برخوردار نیست.
محکود حکیمی در پایان با اشاره به استفاده از روایتهای درست تاریخی در حوزه بازنویسی قصص قرآنی تصریح کرد: متأسفانه در بسیاری از موارد نویسندگان در آثار خود از اسرائیلیات، قصههای تحریف شده در تورات و انجیل، استفاده میکنند و این امر یکی از عمدهترین معضلات در حوزه ادبیات دینی محسوب میشود.
این نویسنده همچنین بااشاره به غیر رحمانی بودن برخی از آثار در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان اظهار کرد: همچنین بسیاری از قصص در حوزه کودک و نوجوان تنها به مغازی، جنگهای پیامبر و ائمه اطهار(ع)، اختصاص داده شده است؛ به نظر من نویسندگان باید با نیازسنجی درست و بهرهگیری از منابع معتبر بیشتر به تلطیف روح مخاطبان کودک و نوجوان بپردازند.
در پایان این نشست شرکتکنندگان در این برنامه معتقد بودند نویسندگان در حوزه ادبیات دینی باید به بیان داستانهایی از زندگی پیامبران و ائمه اطهار(ع) بپردازند که در آنها به جنبههای مهرورزی و مدارا با همنوعان اشاره شده است.
نظرات شما: نظر