نقد ادله پلورالیستیکى
در این بخش از نوشتار ، به تحلیل و نقد علامه شهید از شبهات طرفداران پلورالیسم مى پردازیم .
1ـ تمسک به آیات الهى
بعضى روشنفکران اسلامى براى توجیه نظریه پلورالیسم خواستند به اصطلاح براى مدعاى خود دلیل قرآنى بیاورند و یا آیاتى را که خط بطلان بر پلورالیسم مى کشد توجیه نمایند• که در اینجا به دو آیه اشاره مى شود :
الف : «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالصَّـبِـُونَ وَالنَّصَـرَى مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الاَْخِرِ وَعَمِلَ صَــلِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ; (مائده ، 69) یعنى آنان که ایمان آورده اند (مسلمانها) و یهودیان و صابئین و نصرانى ها ، همه کسانى که ایمان به خدا و روز رستاخیز داشته باشند و کار شایسته به جا آورند ، بى ترس و واهمه خواهند بود و غمگین نیز نمى گردند» .
وجه استدلال : «در این آیه براى رستگارى و ایمنى از عذاب خدا سه شرط ذکر شده است : ایمان به خدا ، ایمان به رستاخیز و عمل نیک ، قید دیگرى ]مثل اسلام[ نشده است .»•
در پاسخ به استدلال به آیه فوق باید گفت که بین حق بودن یک دین و در صراط مستقیم گام برداشتن پیروان آن دین با رفع عقاب (حزن و خوف ) نباید خلط کرد . آن چه از آیه فوق مستفاد مى شود نه صحه گذاشتن قرآن کریم بر طریق اهل کتاب و صراط مستقیم خواندن آن ، بلکه دلالت بر رفع عقاب در روزقیامت از اهل کتاب و حداکثر دلالت بر اعطاى ثواب و پاداش به مؤمنان اهل کتاب است که در دنیا به خاطر روشن نشدن نور اسلام بر دین خود باقى ماندند ; با این شرط که در اعتقادات خود مثل اکثر مسیحیان و یهودیان امروزه دچار شرک نشدند و از نظر اخلاقى نیز اعمال صالح انجام دادند . شهید مطهرى مى گوید :
«باید بگوییم که عدالت و نیکوکارى حتى از مردمان کافر به خدا و قیامت هم مقبول است . بنابراین کسانى که منکر خدا و قیامتند ولى خدمات بزرگ فرهنگى ، بهداشتى ، اقتصادى ، سیاسى و اجتماعى به بشریت تقدیم مى دارند ، داراى اجر بزرگى خواهند بود .»•
ب : «لا اِکراهَ فِى الدّین »
شاید بعضى براى اثبات عدم اجبار در گرویدن به اسلام و آزادى انتخاب ادیان دیگر به آیه فوق استناد کنند که هرگونه اجبار و اکراه را در دین نفى نموده است . مرحوم مطهرى با اشاره به آیه مذکور مى نویسد :
«این آیه به این معنا نیست که دین خدا ، در هر زمان متعدد است و ما حق داریم هر کدام را که بخواهیم انتخاب کنیم ، چنین نیست ، در هر زمانى یک دین حق وجود دارد و.. . در این زمان اگر کسى بخواهد به سوى خدا راهى بجوید باید از دستورات دین او راهنمایى بجوید .»•
2ـ اسلام به معناى مطلق تسلیم
بعضى طرفداران تعدد ادیان براى به کرسى نشاندن مدعاى خود ، «اسلام » را در آیات قرآن کریم به «مطلق تسلیم » در برابر خداوند معنا و تفسیر کردند ، یعنى آن چه خداوند حکیم از انسان خواسته است انقیاد و تسلیم در برابر او و التزام به یکى از ادیان آسمانى است .
شهید مطهرى در پاسخ به این اِشکال ، با پذیرفتن معناى «مطلق تسلیم » براى «اسلام » ، معتقد است مصداق پیدا کردن و تحقق حقیقت تسلیم در گرو تسلیم انسان است به هر آن چه خداوند از او خواسته است .
«اگر گفته شود که مراد از اسلام ، خصوص دین ما نیست بلکه منظور تسلیم خدا شدن است ، پاسخ این است که البته اسلام همان تسلیم است و دین اسلام همان دین تسلیم است ولى حقیقت تسلیم در هر زمانى شکلى داشته و در این زمان شکل آن همان دین گرانمایه اى است که به دست حضرت خاتم الانبیاء ظهور یافته است و قهراً کلمه اسلام بر آن منطبق مى گردد و بس .»•
به دیگر سخن گوهر و ماهیت ادیان همان تسلیم محض در برابر خداوند است که با تسلیم در برابر انبیاء و گوش جان سپردن به پیامهاى آنان عینیت مى یابد .
3ـ عذاب اکثریت مردم
یکى از دستاویزهاى مهم طرفداران پلورالیزم ادعاى لزوم عذاب اکثریت مردم در جهنم بنا بر انحصار حق به یک دین است ; چرا که لازمه حقانیت یک دین و باطل بودن دیگر ادیان ، قول به ضلالت و گمراهى اکثریت مردم است که پیروان ادیان دیگر هستند و اعمال چنین انسانهایى هر چند که داراى ابتکارات و اختراعات عظیمى باشند ، به خاطر کفرشان محکوم بطلان است ، امّا اگر پلورالیزم را بپذیریم و پیروان جمیع ادیان را از ره یافتگان و سالکان راه نجات تلقى کنیم ; تصویرى از خوش بینى و سعادت مطلق به اکثریت مردم را ترسیم کرده ایم که مطابق با حکمت و هدایت و خیرخواهى خداوند است .
اشکال فوق را بیشتر جان هیک فیلسوف معاصر طرح و تقویت نموده است .• بعضى معاصران نیز آن را در مقالات خود دنبال کردند .• البته اصل این اشکال چهار دهه پیش در جزوه اى چنین تقریر شد : «اگر پیروان هر یک از مذاهب این طور فکر کنند که فقط خودشان رستگارند ، چنین طرز تفکرى با روح عدالت خداوند منطبق نخواهد بود .»•
متفکر برجسته معاصر در کتاب گرانسنگ خود ، عدل الهى ، به تفصیل و مستدل رفع شبهه کرده است . شبهه مذکور از دو جهت قابل طرح است یکى مربوط به اعمال نیک کفار در دنیا و همچنین سرنوشت نهایى آنها در آخرت ; دوم مربوط به اهل کتاب که متأله امّا منکر نبوت پیامبر اسلام هستند .
اعمال نیک کفار
چه بسا کفارى که اعمال زیبا مانند اختراعات عام المنفعه انجام مى دهند . آیا به صرف این که کافرند ، اعمالشان فاقد ارزش و اثرى در قیامت است ؟ استاد با طرح شرایط اصل حسن فعلى با حسن فاعلى ، معتقد است که اگر عملى از فاعل صادر شود که کننده آن نیّت خیر و حسنى نداشته است ، چنین عملى فاقد ارزش خواهد بود و فاعل آن نیز سزاوار ستایش نیست ; امّا اگر نیّت فاعل خیر و صلاح و خدمت به خدا و یا حداقل به مردم باشد ، عملش داراى ارزش خواهد بود و نمى توان به صرف این که فاعل آن کافر است ، عمل او را نستود . چه آن عمل کوچک باشد و چه عمل بزرگ مانند اختراعات دانشمندان کافر .
امّا این که چگونه اعمال نیکوى کفار در قیامت به درد آن ها خواهد خورد؟
«اعمال خیر افرادى که به خدا و قیامت ایمان ندارند و احیاناً براى خدا شریک قائل اند ، موجب تخفیف و احیاناً رفع عذاب آن ها خواهد بود .»•
«هرگاه عملى به منظور احسان و خدمت به خلق و به خاطر انسانیت انجام گیرد ، در ردیف عملى که انگیزه اش فقط براى خود است ، نیست . البته خداوند چنین کسانى را بى اجر نمى گذارد .»•
متفکر شهید در تعبیرى جالب و تا اندازه اى اختصاصى مى گوید اعمال کفارى که به انگیزه خدمت و احسان باشد ، روایتگر وجود نور معرفت خداوند در ضمیر آنهاست .•
سرنوشت کفار در قیامت
اشکال مهم مدعیان تعدد ادیان ، متوجه عذاب کفار در قیامت بود . در پاسخ به این اشکال ، استاد معتقد است اکثریت مردم روى زمین که به دین اسلام نگرویده اند ، به خاطر جهل و عدم اتمام حجّت است ; یعنى نور اسلام بر آن ها اصلا نتابیده است ; نه این که تابیده و آن ها از آن روى برگردانده اند . لذا عقابى متوجه آن ها نیست .
شهید مطهرى در تأیید مدعاى خویش با استناد به آیه شریفه «وَ ما کُنّا مُعَذَّبینَ حَتّى نَبْعَث رسُولا» . (اسراء ، 15) مى نویسد : «محال است که خداى حکیم کسى را که حجت بر او تمام نشده است ، عذاب کند .»•
اهل کتاب
امّا اعمال صالح و نیکوى اهل کتاب که معتقد به خداوندند مورد قبول درگاه الهى مى تواند باشد به شرط این که آفت تحریف و شرک در اندیشه آنان راه نیافته باشد ، و در این صورت مى توانند به بهشت نیز داخل گردند . «افرادى که به خدا و آخرت ایمان دارند و اعمالى با انگیزه تقرب به خدا انجام مى دهند و در کار خود خلوص نیت دارند ، عمل آن ها مقبول درگاه الهى است و استحقاق پاداش و بهشت مى یابند اعم از آن که مسلمان باشند یا غیر مسلمان .»•
البته پیش از شهید مطهرى حکما و عرفاى بزرگى مانند بوعلى سینا و صدرالمتألهین قایل به نجات اکثریت مردم و نیل آنان به سعادت در قیامت بودند .•
به دیگر سخن ما نباید مردم را در دو دایره «مسلمان » و «کافر» جمع کنیم ; بلکه باید دایره سومى نیز ترسیم کنیم که انسانهایى با عنوان «قاصران » «جاهلان » و «مرجوّ عندالله» در آن قرار مى گیرند که اعضاء آن به مراتب بیشتر از اعضاى دو دایره پیشین است .•
از رحمت آمدند و به رحمت روند خلق *** این است سرّ عشق که حیران کند عقول
خلقان همه به فطرت توحید زاده اند *** این شرک عارضى بود و عارضى یزول
گوید خرد که سر حقیقت نهفته دار *** با عشق پرده در ، چه کند عقل بوالفضول ؟•
حاصل این که مدعیان پلورالیزم که عذاب اکثریت مردم را دستاویز مدّعاى خود قرار داده بودند ، خلع سلاح شدند ; چرا که براى رهایى از اشکال فوق ، لازم نیست که ما ملتزم به صراط مستقیم و حقانیت ادیان بگردیم بلکه کافى است به آیات الهى و احادیث معصومین خودمان عنایت داشته باشیم که چگونه این سرچشمه هاى زلال معرفت دینى اشکال مذکور را چهارده قرن پیش حل نمودند .
شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس *** که نه هر کو ورقى خواند ، معانى دانست
(به نقل از مجله وارش / سال دوم / شماره اول / مقاله آقاى جعفر محقق )
1 . رک : مهدى بازرگان ، دین و تمدن ، ص 52 و نیز عبدالکریم سروش ، مجله کیان ، شما
1 . عدل الهى ، ص 279 .
1 . همان .
1 . عدل الهى ، ص 270 .
1 . همان ، ص 271 .
1 . ر .ک : جان هیک ، خدا و عالم ایمان ، فصل نهم ، به نقل از مجله نشر دانش ، دکتر
1 . عبدالکریم سروش ، مجله کیان ، مقاله «صراطهاى مستقیم ، شماره 36 .
1 . محمدنظرى ، پیشنهاد تأسیس کانون یکتاپرستى ، چاپ 1341 ش ، ص 59 .
1 . عدل الهى ، ص عدل اللهى .
1 . همان ، ص 305 .
1 . همان ، ص 307 .
1 . همان ، ص 289 .
1 . همان ، ص 346 .
1 . ر .ک : بوعلى سینا ، اشارات با شرح خواجه طوسى و حاشیه فخر رازى ، کتابخانه آیت
1 . ر .ک : مقاله «کافر مسلمان و مسلمان کافر» ، فصلنامه کتاب نقد ، شماره 4 / نیز
1 . سروده آقا محمدرضا قمشه اى ، نقل از عدل الهى ، ص 330 .
نظرات شما: نظر