حضرت فاطمه زهرا(س) مصداق تمام و کمال آیه 36 سوره نور است
حضرت زهرا(س) مصداق اتم کسانی است که خدای متعال در سوره نور آیه 36 چنین از ایشان به نیکی یاد کرده است: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال: آن چراغ در خانههایی است که خداوند اجازه داده (قدر و منزلت آنها) رفعت یابد و نامش در آن خانهها یاد شود و در آنجا او را بامدادان و شامگاهان تسبیح گویند.»
به گزارش قرآن بلاگ دکتر «سیدمحمد رضوی»، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در گفتوگو با سرویس اندیشه و علم خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، به بررسی علل نامگذاری حضرت زهرا(س) به اسمائی چون فاطمه، زهرا و ... پرداخته و در ادامه به بحث تأویل برخی از آیات قرآن که در شأن ایشان است همت گمارد. همچنین دکتر رضوی بحث شفاعت توسط حضرت فاطمه(س) در روز محشر و ریشهیابی تاریخی شهادت ایشات را نیز بیان کرد.
این گفتوگو به صورت پرسش و پاسخ تقدیم حضورتان میشود.
از آنجا که دو نام فاطمه و زهراء در میان اسمهای آن حضرت شهرتی فراوان یافتهاند، علت نامگذاری آن بزرگ بانو را به این دو نام توضیح دهید؟
سخن از بزگ بانوی اسلام و سرور زنان عالم، حضرت صدیقه کبری، ام ابیها، فاطمه زهرا(س) است. هر چند در خصوص شخصیت آن بانو و فضائل و کرامات آن حضرت، سخن فراوان گفته شده است، اما باز هم قلمفرسایی در اینباره به مثابه قطرهای است از بیکرانه دریای فضایل آن بانو؛ چرا که او کوثر است و کوثر را پایانی نباشد و همین بس که او کفو مردی است که به اذن و قدرت الهی احاطه به تمام علوم یکجا در وی فراهم آمده است؛ (و کل شیء أحصیناه فی امام مبین، 12/ یس).
و اما برای آن که ملال خاطر شما را فراهم نکرده باشم، سعی خواهم کرد در این گفتوگو به عناوینی اشاره کنم که شنیدنش خالی از لطف نباشد. در پاسخ به پرسش شما که چرا آن حضرت را فاطمه نامیدهاند؟، میتوان به ذکر چند علت، بنابر روایات معتبر اشاره کرد: اول آنکه در خبری منقول از امیرالمؤمنین(ع) چنین روایت شده است که: (انما سمیت فاطمه لأن الله فطم من احبها علی النار، بحارالانوار ج 43 ص 13). بیشک فاطمه از آن رو فاطمه نامیده شد که خداوند هر آن کس که او را دوست داشته باشد، از آتش دور خواهد ساخت.
در عبارتی نورانی از حضرت رسول(ص) نیز عنوان شده که علت نامگذاری دخترم به فاطمه آن است که دشمنان آن بانو از دوستی و محبت او محروم ماندهاند و میان ایشان و آن حضرت انقطاعی کامل حاصل آمده است. (بحارالنوار، ج43، ص4).
امام صادق(ع) نیز نکتهای بر نکات پیش افزوده و علت نامگذاری آن حضرت به فاطمه را آن دانسته که ایشان از هر نوع شر و بدی به دور مانده است (فطمت فاطمه من الشر، بحارالانوار، ج43، ص10).
علامه مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار به علتی دیگر در اینباره اشاره کرده است. وی به نقل از امیرالمؤمنین(ع) چنین روایت کرده است: «رسول خدا(ص) پیش از رحلت خود میدانست که پس از او امامت و ولایت در مجرای صحیح خود قرار نخواهد گرفت و نااهلان به ناحق بر آن مسند تکیه خواهند زد و بر غصب آن بسیار حریص خواهند بود! اما ذات مقدس باریتعالی، خود بهتر از هر کس میدانست که امامت در کدام خانه باید استقرار یابد. از این رو فاطمه را فاطمه نامید؛ زیرا آن بزرگ بانو مجرای امامت گشت و طمع و حرص نامبارک غاصبان خلافت را بیثمر گذاشت (بحارالانوار، ج 43).» هر چند برای مدتی و به حسب ظاهر امامت از مجرای صحیح آن منحرف گشت اما تاریخ خود به حقانیت آن امیر خانهنشین و فرزندان برومندش به نیکی شهادت داده است.
و اما در پاسخ به این سؤال که چرا آن حضرت را «زهرا» نامیدند به ذکر یک روایت بسنده میکنم و آن روایتی است منقول از حضرت صادق(ع) که فرمودند: (سمیت زهرا لأنها کانت اذا فی محاربها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض؛ یعنی آن بانو زهرا نامیده شد؛ زیرا وقتی در محراب عبادت خویش به پا میخاست، نور او برای اهل آسمان همانگونه میدرخشید که نور ستارگان برای ساکنان زمین درخشیدن میگیرد.)
در واقع وی مصداق اتم کسانی است که خدای متعال در سوره نور آیه 36 چنین از ایشان به نیکی یاد کرده است: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال»؛ آن چراغ در خانههایی است که خداوند اجازه داده (قدر و منزلت آنها) رفعت یابد و نامش در آن خانهها یاد شود و در آنجا او را بامدادان و شامگاهان تسبیح گویند.
از آنجا که به آیه 36 از سوره مبارکه نور اشاره کردید شاید بهتر باشد به مقتضای حال درباره روایاتی به بحث بنشینیم که اشاره به این مفهوم دارند که حضرات معصومین(ع) از جمله حضرت زهراء(س) در عالم ذر و پیش از خلقت دنیوی خود از نور جلال و عظمت الهی خلق شده اند؟
البته به نظر میرسد که طرح اینگونه سؤالات و مباحث نه در اینجا بلکه گروههای مختلفی از مخاطبین را تحت پوشش قرار میدهد که در فضایی کاملا تخصصی امکانپذیر خواهد بود که قشری خاص از مخاطبان را مورد خطاب خود قرار دهد و البته در آن بستر است که طرح سؤالات متفاوت و پرسش و پاسخ پیرامون آن بیاشکال خواهد بود.
اما برای آن که عموم مخاطبان این گفتوگو از این سؤال ارزشمند و در خور تأمل بینصیب نمانده باشند، در پاسخ میگویم که در کتب روایی و اصیل شیعه، روایات بیشماری وجود دارد که هر یک به نوبه خود به بخشی از این خلقت نورانی اشاره کردهاند. از جمله این روایات، روایتی است که «فراتبن ابراهیم کوفی» به نقل از حضرت صادق(ع) اینگونه آن را بیان کرده است که خدای متعال از نور جلال خود پنج تن آل عبا را آفرید و برای هر یک نامی از اسمای خود را برگزید.
و آنگه که ملائکه به آن انوار خیره شدند، شأن و منزلت آنان را بزرگ دانستند و تسبیح و تقدیس پروردگار را از آنان آموختند و آنگاه که خداوند آدم(ع) را آفرید، اسمای این انوار مقدس را به او تعلیم داد و باز آنگاه که به وسوسه شیطان از آن درخت ممنوعه به همراه همسرش تناول کرد، به مدد این اسمای مقدسه بود که توبهاش پذیرفته شد. و اما متن این روایت چنین است: «آن زمان که آدم(ع) از درخت ممنوعه تناول کرد و از بهشت رانده شد، جبرئیل(ع) به نزدش آمد و گفت: پروردگار را بخوان. آدم(ع) گفت: چگونه؟ و جبرئیل(ع) پاسخ داد: قل ربی أسئلک بحق الخمسة الذین تخرجهم من صلبی آخر الزمان إلا ما تبت علی و رحمتنی؛ یعنی به حق پنج نور مقدس که ایشان را در آخرالزمان از صلب من بیرون خواهی آورد، از تو جز این نمیخواهم که توبه مرا بپذیری و بر من ترحم کنی، و اینگونه بود که خداوند متعال به عظمت آن اسما و کلمات، توبه آدم(ع) را پذیرفت.» (تفسیر فرات کوفی، ص56)
این گفتوگو ادامه دارد ... .
نظرات شما: نظر