«ابوالقاسم امامی» و «سیدعلی موسوی گرمارودی»، دو مترجم قرآن به زبان فارسی، نظرات متضادی درباره ترجمه واحد کلام خداوند به این زبان دارند
به گزارش قرآن بلاگ به نقل از پایگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن ، ابوالقاسم امامی، مترجم قرآن و استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه در نشست بررسی «قرآن فارسی کهن» که به همت مرکز پژوهشی میراث مکتوب در محل این مرکز برگزار شد، درباره این کتاب اظهار داشت: با اینکه ترجمهای که من از قرآن ارایه کردم، براساس ترجمههای کهن نوشته شده، اما من به عنوان یک خواننده غیرمتخصص کتاب «قرآن فارسی کهن» را تورق کردهام.
وی افزود: این کتاب اولین کتابی است که در سلسله نشریات مربوط به متنشناسی در مرکز پژوهشی میراث مکتوب به چاپ میرسد.
امامی با بیان اینکه ای کاش نام این کتاب «ترجمه کهن قرآن به فارسی» بود، ادامه داد: در فصل اول این کتاب بحث در این است که کهنترین ترجمه فارسی قرآن کدام است. فصلهای بعدی مختص شش تحریر یا ترجمههای مجددی است که بر مبنای ترجمه اصلی صورت گرفته است. این ترجمهها به علت گستردگی جغرافیای زبان فارسی صورت گرفته و هر کدام با یک گویش خاص نوشته شده است.
وی افزود: درباره سبکشناسی ترجمههای قرآنی نیز در این کتاب بحث شده است. هر چند در این کتاب درباره قرآن بحث است، اما یک تخصیصی هم صورت گرفته و آن اینکه فقط سوره «یوسف» مورد بررسی قرار گرفته است. من علت این موضوع را متوجه نشدم.
وی گفت: این کار به راستی کار ابتکاری، زیبا، پرثمر و سودمند است و من وقتی این کتاب را میخواندم آرزو میکردم چنین کتابی را بنویسم. اما از آنجا که من با متون عربی سر و کار دارم کار کردن در زمینه فارسی برای من سخت شده است. این کتاب، آغاز بسیار بزرگ و مبارکی است و استعداد پژوهشگر در این اثر نمایان است و آیندهای درخشان برایش انتظار میرود.
امامی گفت: مقدمه این کتاب بسیار به ذیالمقدمه آن کمک میکند. در این مقدمه مطالب به اجمال گفته شده است. اما اشکالی که وجود دارد این است که خواننده با خواندن مقدمه خیلی دیر به هدف نویسنده پی میبرد. این کتاب، پایاننامه فوق لیسانس آقای عمادی حائری است اگر بیشتر به آن پرداخته میشد، در حد پایان نامه دکتری قابل ارایه بود. در ترجمه چند عبارت در این کتاب به عنوان ترجمه تفسیری به حساب آمده است در صورتی که به نظر من اصلاً تفسیری نیست و صرفاً گونهای دیگر از ترجمه است
. امامی گفت: بیان پژوهنده محترم در این کتاب خیلی فرمولی است. ایشان میتوانست به جای استفاده از حروف لاتین از رموز فارسی استفاده میکرد. فرمولی ریاضی برای بیان ادبی به نظر درست نمیآید و حتی اگر منظور صرفهجویی در عبارت بوده است صرفهجویی در اینجا جایز نیست. اگر این کتاب کمی بازتر، روشنتر و کمرمزتر بوده، بهتر بود. یعنی از علائم و نشانهها به حدی استفاده شده که فکر کردهاند هرچه بیشتر از آن استفاده کند بهتر است
. وی افزود: اگر ما مخاطب قرآن هستیم، باید مسئله خطاب در تنوع زبانی را حل کنیم. به جای اینکه ترجمههای مختلفی از قرآن به فارسی ارایه کنیم باید یک نهاد مسئولیت بپذیرد و واژگان و عبارت مبهم متن قرآن را توضیح دهد و یک متن کامل از ترجمه قرآن ارایه کند. این نیازمند یک تحقیق جمعی در جهان اسلام است تا بتوانیم این ترجمه واحد از قرآن به فارسی را به ایرانی و غیر ایرانی ارایه کنیم. ما یک قرآن داریم و باید یک ترجمه فارسی داشته باشیم و قرآن در هر زبان دیگر نیز باید یک ترجمه داشته باشد. بنابراین، اول باید زمینه را برای معانی قرآن فراهم کنیم و سپس به ترجمه قرآن بپردازیم .
پس از سخنان امامی، موسوی گرمارودی گفت: من به شدت با نظر آقای امامی درباره ترجمه یگانه از قرآن مخالفم. برای اینکه ترجمه را یک کار هنری میدانم و هر کدام از ترجمههای قرآن یک کار خاص است و این امر مثل این است که برای شعر، دستورالعمل صادر کنیم.
نظرات شما: نظر