سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسود را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
 

 

 

وبلاگ های قرآنی Quranic Weblogs

در ادامه بحث ارتداد به این سوال پاسخ می دهیم که اگر شخصی مرتد شود در چه صورتی وی را اعدام می کنند؟

 

همان طور که در پست های گذشته اشاره شد حکم به اعدام شخص مرتد به علت عمل مجرمانه اوست که آن هم با شرایطی تحقق می یابد و شایان ذکر است حکم به ارتداد کسی به همین سادگی نیست; بلکه باید ارتدادش در دادگاه اسلامی به ثبوت برسد و هنگامی که حکومت اسلامی نیست ارتداد وی پیش مجتهد جامع الشرایط ثابت می شود و او حکم به ارتداد می دهد.

اجرای حکم قتل نیز در حکومت اسلامی به عهده حاکم شرع است و در غیر این صورت چنانچه مرجع تقلید اجازه عمومی به کشتن فردی داد؛مانند سلمان رشدیبر هر مسلمانی واجب کفایی است به آن اقدام کند.

اسلام میان مرتد فطری (کسی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده و پس از قبول اسلام از اسلام برگشته است) و مرتد ملّی (کسی که پدر و مادر او به هنگام انعقاد نطفه اش مسلمان نبوده اند و او بعداً اسلام را پذیرفته، سپس از آن برگشته) و همچنین بین مرد مرتد و زن مرتد فرق گذاشته است.

مرتد فطری باشد، با شرایط ذیل اعدام می شود :

1.اگر مرتد ، مرد باشد و قبل از اثباتِ حکم ، در محکمه توبه کند ، حاکم شرع می تواند او را ببخشد و اگر بعد از احراز ارتداد و اثبات حکم ، توبه واقعی کند (نه ظاهری ) اگرچه در واقع ، در پیشگاه خداوند پذیرفته می شود ، لیکن در محکمه اسلامی محکوم به اعدام است و اگر توبه او ظاهری و به خاطر ترس از مرگ باشد ، در نزد خداوند قبول نمی شود ; یعنی عذاب اخروی نیز دارد .

2 . اگر زن مرتد باشد ، اول او را توبه می دهند (بعد از احراز ارتداد در محکمه ) ; اگر توبه کرد ، اعدام نمی شود و اگر توبه نکرد ، او نیز اعدام می گردد .

شرایط تحقق ارتداد (علاوه بر شرایط عمومی ، مانند : بلوغ ، عقل ، اختیار و.. .) آن است که یکی از اصول سه گانه دین ، یعنی : توحید و نبوت و معاد و نیز یکی از ضروریات مسلم اسلام که همه مذاهب شیعه و سنی و.. . آن را از مسلمات دین می دانند ، مثل : نماز و روزه و حج و.. . را انکار کند و در این کار جدی و مصر باشد(البته برخی از فقها معتقدند که در صورتی انکار بدیهی اسلام  باعث خروج از دین  می شود که انکار بدیهی به انکار خداوند منتهی شود.)

ولی اگر مرتد ملّی باشد، در صورت عدم بازگشت به اسلام(توبه) کشته می شود، ولی اگر توبه کرد کشته نمی شود.

همچنین برخی از محققان از فقها نیز فرموده اند: فردی که بر اثر تماس و ارتباط با گروه باطل، شبهاتی در دل او پیدا شده کم کم صورت انکار به خود گرفته و باعث شده تا برخی از احکام ضروری دین را انکار کند، ولی به گونه ای است که اگر شبهه او زایل شود، فوراً به آغوش حق باز می گردد، این طور فردی نیز کشته نمی شود.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

                                        vahdat                                                

    در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی قرار گرفته ایم ، یکی از دوستان از من سوال کرد که آیا شعاری که مقام معظم رهبری برای این سال انتخاب کرده اند ، مبنا و اساس قرآنی و روایی دارد؟

     بر این اساس ما هم سعی می کنیم در چند پست به بررسی مبانی و اهداف وحدت از دیدگاه قرآن و احادیث پیامبر اعظم (صلی و علیه و آله و سلم) بپردازیم .

    در قرآن آیات متعددی بر لزوم وحدت مسلمانان آمده است و مسلمین را به اتحاد و  یکپارچگی دعوت نموده است . ما  در  این پست به برخی از مبانی وحدت اشاره می کنیم :

    1 . ایمان و توجه به خدا: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَت َ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَ نًا;(آل عمران  ،103) و همگی به ریسمان خدا (قرآن  ، اسلام و هر گونه وسیله ارتباط دیگر) چنگ زنید و پراکنده نشوید ، و نعمت (بزرگ ) خدا را بر خود به یاد آورید که چگونه دشمن یک دیگر بودید و او در میان دل های شما الفت ایجاد کرد ، و به برکت نعمت او برادر شدید»; « . . .هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِین * وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْت َ مَا فِی الأَْرْضِ جَمِیعًا مَّآ أَلَّفْت َ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ;(انفال  ،62ـ63) . . .او همان کسی است که تو را با یاری خود و مؤمنان تقویت کرد . و در میان دل های آن ها الفت ایجاد نمود ، اگر تمام آن چه روی زمین است صرف می کردی که در میان دل های آن ها الفت بیافکنی نمی توانستی ولی خداوند در میان آن ها الفت ایجاد کرد او توانا و حکیم است 

    روشن است این تألیف قلوب و نزدیک شدن اهل ایمان و اتحاد بین آن ها ، به خاطر ایمان  ، توجه به خدا و ارتباط مکتبی امکان پذیر است ; وگرنه همین انسان ها تا قبل از بعثت  ، دشمن خون خوار هم بودند و بر اثر دوری از یکدیگر وجود کینه و دشمنی درگیری های طولانی داشتند و خون هم را می ریختند .

    2 . فضائل انسانی :

    دیگراز مبانی وحدت رعایت ارزش های انسانی است  . به تعبیر دیگر عامل دیگری که عملا وحدت بین مؤمنان  ، مسلمانان  ، مذاهب و حتی اجتماعات انسانی در سطح بین الملل را می تواند محقق کند ، عمل به ارزش ها و فضائل انسانی است  . اگر در همه جا عدالت  ، تقوا ، محبت  ، تعاون  ، ایثار ، حرمت  ، همدلی و . . . حکم فرما باشد ، اختلاف  ، نزاع ودرگیری یا به کلی نیست و یا بسیار اندک است  . و اگر ظلم  ، تجاوز به حریم و حرمت دیگران  ، بی عدالتی  ، بی تقوایی  ، غارت یک دیگر ، و . . . حاکم باشد ، یقیناً درگیری  ، اختلاف و . . . نیز به مراتب هست  . لذا ، خداوند متعال می فرماید: «یَسْـَلُونَکَ عَنِ الأَْنفَالِ قُلِ الأَْنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَات َ بَیْنِکُم ;(انفال  ،1)از تو درباره انفال می پرسند ، بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است  ، پس از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید و میان برادرانی را که با هم ستیزه دارند آشتی دهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید .

    در این آیه شریفه بعد از امر به تقوا ، ]که یکی از صفات انسانی است[ امر به اصلاح و حل اختلاف شده است ; معلوم می شود تا فضائل انسانی نباشد امر به صلاح و یکانگی و وحدت معنا ندارد .

    دعای اهل ایمان این است که : «وَ لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلاًّ لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا رَبَّنَآ إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ;(حشر ،10) و در دل هایمان حسد و کینه ای نسبت به مؤمنان قرار مده  ، پروردگارا ! تو مهربان و رحیمی » . «نحل » به صفات مخفی و زشت اخلاقی گفته می شود . مؤمن از خداوند می خواهد هر گونه زشتی را از او دور کند . این جمله با توجه به تعبیر «اخوان » (برادران ) حاکی از این است که بر کل جامعه اسلامی روح محبت  ، صفا و برادری باید حاکم باشد تا اتحاد و یگانگی ایجاد شود .

    و . . .

    ان شاء الله در پست بعدی اهداف وحدت و همچنین شیوه هایی که وحدت را عملا محقق می سازند را بررسی می کنیم





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

     

    همنشین تو از تو به باید                      تا تو را عقل و دین بیفزاید

    زندگی مجموعه ای از آشنایی ها ، رابطه ها و رفاقت هاست .زندگی پیمودن راهی تا سرمنزل کمال و سعادت است . از این رو در زندگی نیاز به همراه وجود دارد .نقش همراه و همنشین نیز در انسان رفتار و کردار او روشن است . پس باید اطرافیان را خوب نگریست و دوستان و معاشران را از بهترین ها برگزید.چون نشست و برخاست و رفت و آمد با نیکان و بدان ، صالحان و فاسدان هرکدام تأثیر خود را بر ما می گذارد . تأثیری که دامنه آن تا قیامت هم کشیده می شود .قرآن از حسرت انسانهایی یاد می کند که راه خود را از پیامبران جدا کردند و دوستی با رسول خدا را کنار گذاشتند و با بدان رفاقت کردند :«یا لیتنی اتَخَذتُ مَعَ الرّسولِ سَبیلاً یا لَیتَنی لَم أتَّخِذ فُلاناً خَلیلاً »ای کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم! ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!فرقان 28،27

    انتخاب دوست شایسته و همدم پاک، گامی در جلوگیری از هرزگی و بیهودگی هاست . کسی که به سعادت خویش دل بسته است دل به دوستان هرجایی نمی بندد و می کوشد تا بین «دوست»و«دوست نما» تفاوت قایل شود . توصیه قرآن کریم این است:«کُونوا مَعَ الصّادقین» و الگوی شایسته را پیامبر (ص) و حضرت ابراهیم (ع) معرفی می کند .همچنین از حضرت اسماعیل با این صفت یاد می کند که :«کانَ صادِقَ الوَعد» به وعده اش صادقانه وفا می کرد .مریم 54

    امام صادق (ع) می فرمایند:«از سه طائفه مردم کناره‏گیری کن و هرگز طرح دوستی و رفاقت‏باآنان مریز خائن، ستمکار و سخن چین. زیرا کسی که برای تو به‏دیگری خیانت کند، روزی نیز به تو خیانت‏خواهد کرد و کسی که‏برای تو به دیگران ظلم و تجاوز کند، به تو نیز ظلم خواهد کرد وکسی که از دیگران نزد تو سخن چینی کند، علیه تو نیز نزد دیگران‏سخن چینی خواهد نمود.»

    اینها هرکدام نمونه عینی پاکی ها است و دوستی با صالحان و نیکان که توصیه خداست ، انسان را به طهارت و تقوا می کشد .آرزوی اهل ایمان، دعای متعالی و خواسته قلبی آنان این است که چه در دنیا و چه در آخرت با ابرار باشند و حتی با نیکان بمیرند و محشور شوند .

    لحظات زندگی ات را با کسی بگذران که نه الزاماْ هم درد تو،بلکه هم شأن تو باشد.برای شناختن شأن افراد به تنها چیزی که نیاز داری زمان است.پس هرگز از پیوندی جدید و در پی آن جدایی و تنهایی نترس. برای یافتن نیاز به گشتن است! اما بیم داشته باش از اینکه در تشخیص شأن افراد دچار اشتباه شوی و زندگیت را با آنها در یک کاسه بریزی.

    تو اول بگو با کیان زیستی                    پس آن گه بگویم که تو کیستی

     

    برداشتی آزاد از کتاب سلوک قرآنی





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    از آن جهت که رسیدن به وحدت امری ضروری است لذا برای رسیدن به این امر بهره گیری از روش ها و شیوه هایی لازم است که به سه نمونه آن در قرآن اشاره می کنیم؛
    1. استفاده از وحدت کلمه

     «قُلْ یَـأَهْلَ الْکِتَـبِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَة سَوَآءِم بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْـًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ;(آل عمران،64)
    بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک است که جز خداوند یگانه را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی دیگر را، غیر از خداوند یگانه، به خدایی نپذیرند، هرگاه (از این دعوت) سر برتانید، بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم».
    2. اطاعت و تسلیم
    «وَ مَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی;(لقمان،22)
    کسی که قلب و جان خود را تسلیم خدا کند و در آستان پروردگار سر تسلیم و اطاعت فرود آورد در حالی که محسن و نیکوکار باشد به دست گیره محکمی چنگ زده است».
    3.استفاده از رهبری واحد ،چنان چه در آیه چهل وشش انفال به آن اشاره شد
    روشن است که به کارگیری این روش ها، همه را به مشترکات فرا می خواند، و سبب هم بستگی و اتحاد می شود
    به امید آن روز که همه مسلمانان در حول دو یادگار و گوهر  ارزشمند پیامبر اعظم (صلی الله و علیه و آله و سلم) که همان قرآن و عترت پاکش می باشند جمع شوند و بر تمام مشکلات غلبه نمایند.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    در این پست و جند پست بعدی احادیثی از پیامبراعظم (صلی الله و علیه و اله)  که در باره  وحدت بیان فرمودند را می‏آورم  امید است که در پرتو بیانات آن بزگوار همه مسلمانان به اهمیت این امر خطیر پی برده ، اختلافات را کنار بگذارند و با همدلی و یکپارچگی بر مشکلات و سختی ها فائق آیند
    فرمان وحدت
    اسمعوا و اطیعوا لمن ولاه الله الامر فانه نظام الاسلام
    از حاکمان الهی اطاعت کنید و گوش بفرمان باشید زیرا اطاعت از رهبری مایه ‍«وحدت امت اسلام» است
    محور وحدت
    فَأَنْتُمْ أَهْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِینَ بِهِمْ تَمَّتِ النِّعْمَةُ وَ اجْتَمَعَتِ الْفُرْقَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ
    شما اهل بیت ،اهل الله هستید که به برکت شما نعمت کامل گشته و پراکندگی بر طرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است
    عوامل وحدت
    الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَکَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ یَدٌ عَلَی مَنْ سِوَاهُمْ
    مومنان با هم برادرند و خونشان برابر است و در برابر دشمن متحد و یکپارچه اند





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    با سلام به همه دوستان عزیز در آستانه رحلت ملکوتی حضرت امام خمینی ؛منادی وحدت  جهان اسلام ،  به بررسی اثرات و برکات وحدت در کلام پیامبر اعظم (صلی الله و علیه و آله )می پردازیم .
    مدد الهی در سایه وحدت
    یَدُاللهِ عَلَی الجَماعَةِ
    پیامبر اکرم( ص) فرمود:دست خدا بر سر جماعت است .
    برادری اسلامی
    ألمُسلِمُونَ إخوَة لافَضلَ لِأحَدٍ عَلی أحَدٍ إلّا بِالتَّقوی.
    پیامبر اکرم (ص) فرمود : مسلمانان با هم برادرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد، جز به تقوی.
    الفت و دوستی
    خَیرُ المُؤمِنینَ مَن کانَ مَألَفَةً لِلمُؤمِنینَ وَلاخَیرَ فَیمن لایَألِفَ وَ لایُؤلَفُ .
    پیامبر اکرم( ص) فرمود:بهترین مؤمنان کسی است که محور الفت مرمنان باشد ، کسی که انس نگیرد و با دیگران مأنوس نشود خیری ندارد .
    تعاون و همکاری
    المُؤمِنُ لِلمُؤمِنِ کَالبُنیانِ المَرصُوصِ یَشُدُّ بَعضُهُ بَعضَاً  .  
    پیامبر اکرم( ص) فرمود: مؤمن نسبت به مؤمن مانند بنای استواری است که اجزای آن ، یکدیگر را استحکام می بخشند .





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر
    در پست های قبلی درباره مبانی و تحقق وحدت در قرآن و ... مطالبی را یادآور شدیم در این پست قصد داریم با طرح مباحثی در مورد وجود اختلاف و آثار آن اشاره کنیم.در قرآن درباره این موضوع آیاتی آمده است که به نمونه هایی از آنها اشاره می شود:
    وظیفه پیامبر
    در قرآن پیامبر(ص) ، موظّف به دعوت اهل کتاب برای ترک اختلاف و دعوت آنان به اتّحاد بر محور توحید شده است : 
    قل یـأهل الکتـب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا وبینکم ألاّنعبد إلاّ اللَّه ولانشرک به شیـا ولایتّخذ بعضنا بعضا أربابا مّن دون اللّه .. . . ؛
    بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما، بعضی دیگر را- غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.» هر گاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!» (آل عمران 64)
    نکوهش اختلافات

    اختلاف، در دین مبین امری است نکوهیده و اگر پس از آشکار شدنِ حقّ  اختلافی صورت پذیرد برای ایشان عذابی عظیم است؛ولاتکونوا کالّذین تفرّقوا واختلفوا من بعد ما جآءهم البیّنـت وأولـئک لهم عذاب عظیم ؛ و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند (آن هم) پس از آنکه نشانه‏های روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمی دارند. ( آل عمران 105)
    امر خداوند مبنی بر عدم اختلاف و تفرقه
    در جایی دیگر خداوند مردم را امر می کند که متفرق نشوند شرع لکم مّن الدّین ما وصّی به نوحا والّذی أوحینا إلیک وما وصّینا به إبرهیم وموسی وعیسی أن أقیموا الدّین ولاتتفرّقوا فیه .. . . ؛آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمی‏گزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت می‏کند. (شوری  13)
    حکمت بعثت پیامبر
    و در پایان  ذکر می کند که ،حکمت بعثت محمّد(ص) و نزول قرآن بر وی را بیان حقایق برای اختلاف کنندگان در مسائل دینی می داند  ؛ومآ أنزلنا علیک الکتـب إلاّ لتبیّن لهم الَّذی اختلفوا فیه .. . . ؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی و (این قرآن) مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان می‏آورند! (نحل  64)
    در این رابطه به دو حدیث شریف از پیامبر اعظم اشاره می کنیم
    اختلاف ، موجب هلاکت :
     لاتَختَلِفُوا ،فَإنَّ مَن کانَ قَبلَکُم اِ ختَلَفُوا فَهَلَکوا
    پیامبر اکرم( ص) فرمود:اختلاف نکنید ، آنان که قبل از شما بودند اختلاف کردند و هلاک شدند .
    اختلاف گسستن از اسلام
    مَن فارَقَ الجَماعَةَ شِبراً خَلَعَ اللهُ رِبقَةَ الإسلامِ مِن عُنُقِهِ.
    پیامبر اکرم( ص) فرمود:هرکس یک وجب از جامعه «مسلمین» دور شود خداوند رشته مسلمانی را از گردن او باز کند .
    باشد که در سایه عمل به این آیات و احادیث شریف با اتحاد و همبستگی ،در مقابل تمام فتنه های دشمنان پیروز و سربلند باشید.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    در ادامه مباحث مربوط به معراج (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) دوستان زیادی سوالی را مطرح کردند که در این پست به بررسی آن می پردازم سوال این است که آیا درست است که درمعراج خداوند با صدای حضرت علی (علیه السلام) با پیامبر(صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) صحبت نمودند؟

    در جواب این دسته از دوستان می گوییم که در آیات قرآن اشاره ای به این مسئله نشده است؛ ولی حدیثی از پیامبر اعظم (صلی الله و علیه و آله و سلم) نقل شده که این مطلب را تأیید می‌کند .در اینجا توجه شما دوست عزیزم  را به این حدیث شریف جلب می نمایم. 

    از پیامبر اعظم (صلی الله و علیه و آله و سلم) سؤال شد: در شب معراج خداوند با چه صدایی و با چه لحنی با تو صحبت کرد؟

     حضرت فرمود: «با صدا و لحن علی بن ابی طالب (ع) عرض کردم: پروردگارا ! با من صحبت می کنی یا علی؟ فرمود : یا احمد ! من مانند اشیا نیستم و با مردم مقایسه نمی شوم و با چیزهای دیگر توصیف نمی شوم.

    تو را از نور خود و علی را از نور تو آفریدم. بر اسرار و نهان قلبت احاطه و آگاهی پیدا کردیم، دیدم برای تو هیچ چیز محبوب تر از علی نیست، از این رو با زبان علی با تو سخن گفتم.»

    این مسئله را هم  آیت الله جوادی آملی به این صورت  نقل کرده اند : از پیغمبر سئوال کردند : شما وقتی در معراج رفتی ، خیلی حرف شنیدی . آن حرف هائی که شنیدی شبیه لهجة کی بود ؟ فرمود : آن حرف هائی که من شنیدم شبیه لهجة علیّ بن أبیطالب بود.

     

     

    وبلاگ مفید

    www.quranblog.org

    وبلاگ های قرآنی    Quranic Weblogs


     

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    چند روزی است که بحث معراج را شروع کرده ام و به نظر می رسد بحث داغ و جالب توجهی بوده است  بعضی از دوستان با ابراز محبت های فراوانی مرا دلگرم کردند و بعضی هم با ارسال سوالاتی با جدیت در این مباحث شرکت کردند و در همین زمینه سوالات متعددی شده که من هم تصمیم گرفته ام تا بحث معراج را  ادامه دهم و به همین سوالات پاسخ دهم و بعد از آن مسائل دیگر را مطرح کنم؛ به این پست، عین پیامی را که یکی از دوستان در قسمت پیامها ارسال کرده، را می آورم و به آن جواب داده ام

     سلام .... ضمن تشکر از تلاش شما و پاسخ هایی که دادید ...

      مقام علی (ع) خیلی بلند است ... اما به نظر می رسد در این زمینه داستان سرایی شده باشد .. هر روایتی را نمی توان پذیرفت .. مخصوصا که این قبیل روایات مانند روایات فقهی هرگز مورد مداقه کافی قرار نگرفته است ...

     پاسخ من:

    در این مورد تذکر 3 نکته مهم است:

    1.از روایات مذکور تنها برای شاهد و قرینه استفاده می شود و ما در صدد اثبات اعتقاد خاصی نمی باشیم

    2.خبر واحد بر فرض صحت ،حجیتی در کلام و اعتقادات ندارد ؛چراکه در کلام و اعتقادات تنها قطع است که قابل قبول و استفاده واقع می شود و این در حالی است که خبر واحد صحیح تنها برای  ما ظن ایجاد می کند ؛بنابراین رسیدگی سندی که شما فرمودید دردی از ما دوا نمی کند.

    3.شما برای اینکه ثابت کنید که در در این زمینه داستان سرایی شده لازم است دلیل بیاورید که خود باعث دروغ بستن نشود .

    وبلاگ مفید

    www.quranblog.org

    وبلاگ های قرآنی    Quranic Weblogs


     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر

    این هم عین پیامی  که یکی از دوستان در قسمت پیامهای پست  علی(علیه السلام) در معراج  ارسال کرده،  آورده، به آن جواب داده ام

     سلام:

     منظور از مکان قرب چیست و چرا از فاصله دو کمان  نام برده می شود؟

    مگر خدا ماده است که جایگاهی فیزیکی داشته باشد که این فاصله را با معیار هایی این چنینی بسنجیم؟

     پاسخ:

    با سلام به شما دوست عزیز در ارتباط با سوال شما به 2 نکته ضروری اشاره می کنم:

    1. «دُنو» مصدر فعل «دنی» و به معنای نزدیکی است . کلمه «تدلّی» مصدر فعل «تدلّی» و به معنای بسته شدن و آویزان گشتن چیزی است و به طور کنایه ، برای شدت نزدیکی به کار رفته است ; پس منظور قرب در< فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی> ؛النجم/ 9  به صورت کنایه و برای شدت قرب است و منظور از آن ، قرب مقامی است ; و نه مکانی ; زیرا خداوند متعال جسم نیست تا با بندگانش فاصله مکانی داشته باشد ، نه اینکه مکانی متصور شویم تا این شبهه وارد شود و نمی توان گفت ، فاصله خدا با بندگانش این مقدار است . کاربرد «قرب » در این جا کاربردی مجازی است نه حقیقی ; یعنی واقعاً وجود خارجی این شخص ، در نزدیکی وجود خارجی آن شخص قرار نگرفته است ; بلکه از آن رابطه خاص روحی که از طرف مخدوم نسبت به خادم برقرار شده و آثاری که بر این رابطه روحی مترتب است ، مجازاً و تشبیهاً به «قرب » تعبیر شده است .

    2. این گونه تشبهات که در قرآن هم وجود دارد بیشتر به خاطر تقریب به ذهن و درک و فهم بهتر مردم به کار رفته است  به این صورت که اگر بخواهیم نزدیکی را بیان کنیم این گونه بیان می شود برای مثال  در قرآن در برای خدا دست فرض شده  <یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ>؛ الفتح/10 ؛وهمچنین برای خداوند عرش قائل شده است<اِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ ...>؛الأعراف/54؛این در حالی است که برای هر کدام از این کلمات در جای خود  معنای خاصی غیر از معنای لغوی آن لحاظ شده است . که بهتر است برای مطالعه بیشتر به تفاسیر مراجعه کنید

     

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: جمعه 87/6/15 ::: ساعت 12:5 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2   3   4   5      >