نشانه های متقین چیست؟
تفسیر قرآن مقام معظم رهبری: از نشانههای متقین یقین به آخرت است
و بالآخره هم یوقنون: و آنان به آخرت یقین میورزند. یقین به آخرت نشانهی ششم است و آخرت هم، آن نشأه و مرحلهی بعد از دنیاست که چون متأخر از دنیاست به آن میگویند آخرت و دنیا چون مرحلهی نزدیکتر به ماست و الان ما در ان زندگی میکنیم به آن میگویند دنیا، پس یکی از نشانههای باتقوا یا متقی، یقین به آخرت است، و بارها گفتیم: از ارکان و از اصول و از مایههای اصلی تدین و تقوا یقین به آخرت است. که یک مرحله والائی است، ولذا گمان به آخرت کافی نیست.
وبلاگ عصمت
نظرات شما: نظر
راهاندازی پایگاه اینترنتی «وهابیت و اسلام» توسط مؤسسه تحقیقاتی ولی عصر(عج)
پایگاه اینترنتی «وهابیت و اسلام» با هدف شناساندن وهابیت توسط مؤسسه تحقیقاتی ولی عصر(عج) فعالیت خود را در فضای مجازی آغاز کردهاست.
به گزارش قرآن بلاگ به نقل از بخش وبلاگ خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، این پایگاه اینترنتی با رویکرد اطلاعرسانی صحیح از تحرکات و تبلیغات سوئی که علیه شیعه میشود توسط مؤسسه تحقیقاتی ولی عصر راهاندازی شدهاست.
یکى از مشکلات بزرگ جامعه اسلامى وجود اخبار و روایات متضاد با اصول و مبانى شرعى و عقلى است که در کتب تاریخى و روایى و تفسیرى اهل سنت دیدهمىشود و بر اساس آن فتواهایى نیز صادر کردهاند که متأسفانه موجب برداشتهاى نادرست از دین و متهم کردن آن به ترویج خرافات شدهاست.
این کتابها همان کتابهایى است که بر اساس روایات موجود در آن مدعیان و حامیان اسلام ناب(وهابیها) هر عقیدهاى غیر از عقاید خودشان را باطل و پیروان دیگر مذاهب اسلامى را متهم به شرک و خرافه پرستى مىکنند.
بر همین اساس نمونههایى در پایگاه اطلاع رسانی «وهابیت و اسلام» با هدف آشنایى بیشتر جوانان مسلمان و آزاد اندیشان با اینگونه اخبار و روایات فرهم شدهاست.
از سوى دیگر این پایگاه اینترنتی پاسخى به تبلیغات سوء بیماردلانى است که با سمپاشى علیه عقائد حقه شیعه سعى در ایجاد شک و تردید دارند.
نظرات شما: نظر
روح و مراتب آن در قرآن کریم به روایت وبلاگ «منتخب تفاسیر»
وبلاگنویس «منتخب تفاسیر» که در سرویسدهنده بلاگفا بهروز میشود، در پست اخیر خود به موضوع «روح و مراتب آن در قرآن کریم» پرداختهاست.
به گزارش قرآن بلاگ به نقل از بخش وبلاگ خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگنویس «منتخب تفاسیر» به نشانیhttp://mnemooneh.blogfa.com با توجه به آیات متعدد قرآن کریم به تفسیر کلمه روح اشاره کردهاست.
وی مینویسد: «در قرآن کریم کلمه «روح» که متبادر از آن مبدأ حیات است، مکرر آمده، و آن را منحصر در انسان و یا انسان و حیوان به تنهایى ندانسته، بلکه در مورد غیر این دو نیز روح را اثبات کردهاست.»
نظرات شما: نظر
آیه 2 سوره شریفه فتح را توضیح دهید.
خداوند متعال به پیامبرش مى فرماید: ما براى تو پیروزى آشکار و نمایانى دادیم و در هدف و نتیجه این پیروزى مى فرماید:
(لِیَغفِرَ لَکَ اللّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وما تَاَخَّرَ ویُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَیکَ ویَهدِیَکَ صِراطـًا مُستَقیما )
«ذنب» در لغت، یعنى عملى که آثار و تبعات بدى دارد و در عرف مخالفت کردن با تکلیف الهى را گویند.
«مغفرت» در لغت، پوشاندن و پرده افکندن بر روى هر چیز را گویند و در عرف به ترک عذاب در مقابل مخالفت نامبرده گفته مى شود. امّا مراد از این دو کلمه و تفسیر آنها در آیه شریف این است که قیام رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) به دعوت مردم به دین اسلام و نهضتش علیه کفر و وثنیت، قبل از هجرت و هم چنین بعد از هجرت و جنگ هایى که بعد از هجرت با کفار مشرک به راه انداخت، از نظر کفار قریش عملى داراى آثار شوم و مصداقى براى کلمه «ذنب» بود و خلاصه عملى حادثه آفرین و مسئله ساز براى دشمنان بود و معلوم است که کفار قریش مادام که شوکت و نیروى خود را محفوظ داشتند، هرگز او را مشمول مغفرت خود قرار نمى دادند; یعنى از ایجاد دردسر براى آن جناب کوتاهى نمى کردند و هرگز زوال ملیّت و انهدام سنت و طریقه خود و نیز خون هایى را که از بزرگان ایشان ریخته شده بود، از یاد نمى بردند و تا از راه انتقام و محو اسم و رسم پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)کینه هاى درونى خود را تسکین نمى دادند دست بردار نبودند، امّا خداوند متعال با فتح مکّه و یا صلح حدیبیه، شوکت و نیروى قریش را از آنان گرفت و در نتیجه، گناهانى را که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در نظر مشرکان داشت پوشانید و آن جناب را از شر قریش ایمنى داد.
در حدیثى از امام على ابن موسى الرضا(علیه السلام) نقل است که: «مأمون هنگامى که از این آیه سؤال کرد، امام در پاسخ فرمود: هیچ کس نزد مشرکان مکّه گناهش سنگین تر از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نبود، زیرا آنها 330 بت مى پرستیدند، هنگامى که پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)آنها را به توحید دعوت کرد بسیار بر آنها گران آمد و گفتند:
آیا او همه خدایان ما را تبدیل به یک خدا کرده است؟ چیز عجیبى است... ما هرگز چنین چیزى را از پدران خود نشنیده ایم. این فقط یک دروغ بزرگ است. امّا هنگامى که خداوند متعال مکّه را براى پیامبرش ]بعد از صلح حدیبیه [گشود خداوند فرمود: اى محمّد(صلى الله علیه وآله) ما فتح مبینى را براى تو فراهم کردیم تا گناهان گذشته و آینده اى که نزد مشرکان عرب به علت دعوت به توحید داشتى و دارى ببخشد، زیرا بعضى از مشرکان مکّه تا آن روز ایمان آورده بودند و بعضى ها از مکّه بیرون رفته و ایمان نیاوردند، ولى قادر بر انکار توحید نبودند و لذا گناه پیامبر در نظر آنها نیز با این پیروزى بخشوده شد. هنگامى که مأمون این سخن را شنید عرض کرد: «بارک الله اى ابوالحسن».
نظرات شما: نظر
((پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی))
مدیر محترم وبلاگ عصمت infallibility
در تاریخ شنبه 1 دی 1386نوشته (استغفار پیامبر (ص)) شما به فهرست متون برگزیده در صفحه اصلی پارسی بلاگ افزوده شده است. موفق باشید.
رونوشت :
خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)
روزنامه جام جم
روزنامه اعتماد ملی
مجله انتظار نوجوان
مجله پرسمان
خبرگزاری شبستان
ماهنامه امتداد
مجله سروش هفتگی
خبرگزاری فارس
نشریه وب
روزنامه کارگزاران
روزنامه ایران
چهار قل
خبرگزاری آینده روشن
مدیریت پارسی بلاگ
نظرات شما: نظر
«حج فرصتی کم نظیر برای مسلمانان به منظور شناخت آراء و افکار یکدیگر و بررسی مشکلات دنیای اسلام و تبادل نظر در این خصوص است.»[1]
بیانات فوق چکامه ای از سخنان اخیر رهبر فرزانه انقلاب است که در دیدار کارگزاران فرهنگی و اجرایی حج امسال ایراد فرمودند: در این روزها بخش عظیمی از مسلمانان جهان از اقوام و ملل مختلف و با رنگ ها و نژادهای گوناگون ،باشور و اشتیاق به سوی مرکز عرفان و عشق؛ مکه مکرمه حرکت می کنند و با فراموش کردن همه تفاوتها و اختلاف های ظاهری و قومی و قبیله ای همایشی عظیم را طرح ریزی می کنند .
حاجیان از هر مذهبی که باشند و فارغ از رنگ و نسب و هرگونه برتری ، یک صدا و یک دل در یک زمان و مکان به سوی معبود خود می شتابند و یک صدا، ندای «اللهم لبیک» را سر می دهند و حج مرکزی می شود برای قیام همه مسلمانان جهان که پروانه وار به گرد نماد توحید می چرخند و از برکات آن بهره ها می برند؛ چنانکه قرآن می فرماید:« نخستین خانهاى که براى مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است.»[2]
قرآن یکى از حکمتهاى وجوب حج را منافعی می داند که مسلمانان آن را مشاهده می کنند: «لِیَشهَدوا مَنـافِعَ لَهُم »[3]به نظر مرحوم علامه طباطبایی مهمترین منافع مورد نظر در این آیه، استحکام هرچه بیشتر پیوند برادرى و همبستگی میان مؤمنان و نشان دادن قدرت آنان درصورت حفظ این یگانگى است[4]؛ و برای تحقق چنین هدف والایی در ایام حج جدال و منازعه حرام شده است.[5]
مقام معظم رهبری حج را مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان می داند و می فرماید:« حج مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اینکه خداوند متعال همه مسلمانان و هر که از ایشان را که بتواند ،به نقطه ای خاص و در زمانی خاص فرا می خواند و در اعمال و حرکاتی که مظهر هم زیستی و نظم و هماهنگی است، آنان را روزها و شب ها در کنار یکدیگر مجتمع می سازد ، نخستین اثر نمایانش،تزریق احساس وحدت و جماعت در یکایک آنان و نشان دادن شکوه و شوکت اجتماع مسلمین به آنان و سیراب کردن ذهن هریک تن آنان از احساس عظمت است.»[6]
[1] . سخنان رهبر معظم انقلاب در تاریخ23/8/1386
[2] . إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمینَ ؛آل عمران /96
[3]. حج/28
[4] . المیزان، ج14، ص369.
[5] . لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ؛ بقره/ 197
[6] . سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ26/3/1370
نظرات شما: نظر
بنام خدا
یکی از موضوعات مهم در بحث معاد این است که اصلا آیا قرآن هم اشاره ای به انکار معاد کرده یا نه؟
راستی به نظر شما قرآن ،این آخرین معجزه وحی الهی چطور با این مسئله کنار آمده است؟
پس خوبه که نظر خود قرآن را هم در این باره بدونیم.
قرآن کریم، درباره این موضوع مى فرماید: وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِىَ خَلْقَهُ قَالَ مَن یُحْىِ الْعِظَـمَ .. ( یس/78) و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسى این استخوان ها را زنده مى کند، در حالى که پوسیده است؟
شأن نزول آیه چنین است: یکی از مشرکان به نام «عاص بن وائل» قطعه استخوان پوسیده اى را پیدا کرد و گفت: «با این دلیل محکم به مخاصمه با محمد(ص) برمى خیزم و سخن او را درباره معاد ابطال مى کنم.» آن را برداشت و نزد پیامبراکرم(ص) آمد و گفت: «چه کسى مى تواند این استخوان هاى پوسیده را از نو زنده کند؟» آیات فوق نازل شد و پاسخ دندان شکنى به او و هم فکران او داد.
منظور از «ضرب المثل» در این جا «ضرب المثل» عادى و تشبیه و کنایه نیست، بلکه بیان استدلال و ذکر مصداق، به منظور اثبات یک مطلب کلى است.
آرى این فرد خیره سر و مغرور فکر مى کرد، دلیل محکمى براى نفى معاد پیدا کرده است و پیامبر اکرم(ص) هیچ پاسخى در برابر این منطق نخواهد داشت، ولى قرآن کریم در پاسخ به او مى فرماید: اگر آفرینش خویش را فراموش نکرده بودى، هرگز به چنین استدلال واهى و سستى دست نمى زدى! (بقره، آیه259 )
http://www. adleelahi.parsiblog.com
نظرات شما: نظر
حمادبن عثمان از حضرت صادق(علیه السلام) پرسید: مصحف فاطمه(علیها السلام) چیست؟
حضرت فرمود: «چون خداى تعالى جان پیامبر را گرفت، فاطمه(علیها السلام) از وفات آن حضرت تا آن جا اندوهناک شد که جز خداى عزوجل نداند. خدا فرشته اى را فرستاد تا فاطمه را تسلیت دهد و با او حدیث گوید. از این پیش آمد به على(علیه السلام) شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته هاى او از دست مى رفت) حضرت فرمود: هر وقت احساس کردى که فرشته اى فرود آمده و آوازش را شنیدى، به من خبر ده، و پس از آن على(علیه السلام) آنچه را از فرشته مى شنید، مى نوشت تا این که مصحفى از این نوشته ها درست شد.»
از مجموع روایات چنین فهمیده مى شود که مصحف حضرت فاطمه سخنى از اسرار علم است که در آن کلمه اى از قرآن نیست و چیزى از حلال و حرام در آن وجود ندارد; بلکه حاوى امثال، حکم، موعظه ها، سخنان عبرت آمیز و اِخبار از پیش آمدهاى آینده است، بنابراین، مصحف حضرت زهرا(علیها السلام) از سلک مصحفهاى قرآنى بیرون و اگر هم نام «مصحف» داشته است، جزء مصاحف قرآنى به حساب نمى آید. این مصحف بعد از حضرت زهرا نزد امامان معصوم(علیهم السلام)و الآن نزد امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) است.
بنابراین، امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)، مصحفى که منتصب به آن ها باشد، ندارند، الاّ این که همان مصحف حضرت فاطمه(علیها السلام)در دست آن ها نیز وجود داشته است.
********************
پاورقی ها:
1. اصول کافى، کلینى(رحمه الله)، ج 2، ص 237، انتشارات اسوه.
2. اصول کافى و بحارالانوار، ج 43، ص 79 و 80.
3. براى آگاهى بیشتر علاوه بر آن چه در متن آمده ر.ک: تاریخ قرآن، دکتر رامیار، ص 3
http://www. tarikhequran.parsiblog.com
نظرات شما: نظر
قبولى نماز مردم آزار:
خواهر خوبم پرسش سوّمت نیز پرسش جالب و مهمى بود. نوشته اى: «اگر کسى خیلى باایمان باشد ولى حقّ دیگران را ضایع کند، آیا نماز و روزه آن شخص قبول است؟» خواهرم! اگر کسى واقعاً با ایمان باشد حق دیگران را ضایع نمى کند. نشانه ایمان فقط نماز و روزه نیست. پیامبر عزیز ما فرموده اند: «مَنْ آذى مؤمِناً فَقَد آذانى.» ; هرکس مؤمنى را اذیّت کند مرا اذیّت کرده است.» آیا باور مى کنى کسى ایمان داشته باشد ولى با آزار دیگران، رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)را اذیّت کند؟! پس کارهاى بدى که گاه از بعضى آدم هاى نماز خوان مى بینى، به خاطر سستى ایمان آن هاست و حتماً در قبولى نماز آن ها تأثیر خواهد داشت. امام صادق(علیه السلام)فرموده اند: «هر مؤمنى که نسبت به برادر دینى اش نیّت بدى داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمى کند.»
خدانگهدار
http://www. porsman.parsiblog.com
نظرات شما: نظر
باسلام .در این پست به خاطر درخواست یکی از دوستان که علاقه مند بحث قرائت قرآن بود از آداب تلاوت قرآن مطلبی را برای علاقه مندان می آورم .
برای تلاوت قرآن آداب فراوانی ذکر شده است که به مهم ترین آن ها اشاره می شود.
1- تعظیم: قرآن کتاب خدا، کلام خدا و هدیه محبوب است که برای بشر فرستاده شده است، همانگونه که محبوب را باید محترم و بزرگ شمرد، هدیه او را نیز باید ارزشمند و عزیز دانست؛ پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «قرآن پس از خدای متعادل از هر چیزی برتر است، هر که قرآن را محترم و بزرگ شمرد، خدا را بزرگ شمرده، و هر کس قرآن را محترم و بزرگ نشمارد، حرمت خداوند را سبک شمرده است.» اولین شرط حضور در محضر قرآن، بزرگ شمردن، برخورد مؤدبانه و همراه با احترام است چرا که قرآن تجلی خداوند متعال است. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: فتجلی سبحانه لهم فی کتابه من غیر ان یکونوا رأوه؛ پس خدای سبحان، در کتاب خود، قرآن، بی آن که او را ببینند خود را به ایشان آشکار گرداند.»
عظمت قرآن اقتضا می کند انسان، با تواضع و به قصد تأثیرپذیری در پیشگاه کتاب خدا حاضر شود و با وضو و حضور قلب و رو به قبله آیات آن را تلاوت نماید.
2- استعاذه: تلاوت قرآن، باید با پناه بردن از شر شیطان آغاز شود. قرآن کریم می فرماید: «فاذا قرات القرءان ان فاستعد بالله من الشیطن الرجیم» (نحل/98)
3- پاکیزگی: بهره مندی از قرآن مستلزم پاکیزگی ظاهری و باطنی شامل تطهیر دهان و زبان، استغفار از گناهان و تطهیر جسم و جان است چرا که قرآن پاک و پاکیزه است و فقط پاکیزگان می توانند از آن توشه بردارند: «لایمسه الا المطهرون» (واقعه/79)
4- ترتیل: قرآن را باید شمرده همراه و توأم با تأمل تلاوت کرد: «و رتل القرءان ترتیلاً» (مزمل/4) تلاوت کننده قرآن نباید در اندیشه ختم سریع آیات و سوره ها باشد. رسول اکرم(ص) می فرماید: «همتتان این نباشد که زودتر به آخر سوره برسید.» امام صادق(ع) می فرماید: «ترتیل آن است که در قرائت تأمل و دقت کنی و آن را با صوت نیکو بخوانی».
5- تدبر: بدون تدبر در آیات قرآن، درک حقیقت کلام خدا دست یافتنی نیست. کتاب خدا باید با تدبیر و اندیشه قرائت شود: «کتب انزلنه الیک مبرک لیدبروا ءایته» (ص/29)؛ «افلا یتدبرون القرءان» (محمد/24)
در روایت آمده است اصحاب پیامبر اکرم(ص) ده آیه از قرآن را از پیامبر(ص) می آموختند و پس از فهمیدن آیات و عمل کردن به آن ها ده آیه دیگر را فرا می گرفتند.
6- حق تلاوت: تلاوت کننده هر آیه ای باید حق تلاوت آن را به جا آورد: «الذین ءاتینهم الکتب یتلونه حق تلاوته اولئک یؤمنون» (بقره/121)
امام صادق(ع) درباره حق تلاوت آیات می فرماید: آیات آن را با دقت بخوانند، حقایق آن را درک کنند و به احکام آن عمل نمایند، به وعده های آن امیدوار، و از وعیدهای آن ترسان باشند، از داستان های آن عبرت گیرند، به اوامرش گردن نهند و نواهی آن را بپذیرند، به خدا قسم منظور حفظ کردن آیات و خواندن حروف و تلاوت سوره ها، یادگرفتن اعشار و اخماس آن نیست.»
از آنچه گفته شد نتیجه می گیریم هر چند تلاوت به تنهایی دارای ثواب و فضیلت است ولی هدف مستقل به حساب نمی آید. هدف از تلاوت قرآن آشنایی با حق و بهره مندی از هدایت است؛ بنابراین رعایت آداب تلاوت زمینه ساز هدایت انسان و عمل به دستورات قرآن کریم می باشد.
http://www. oloomequran.parsiblog.com
نظرات شما: نظر