«ایثارگری» و «شهادت» در قرآنکریم و احادیث | ||
گروه وبلاگ: «خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که بهشت برای آنان باشد؛ در راه خدا پیکار میکنند، می کشند و کشته میشوند؛ این وعدهی حقّی است بر او، که در تورات، انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ وچه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است.»
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «تاریخ اسلام، تاریخ قرآنکریم و ادیان» در سرویسدهندهی بلاگفا بهروز میشود. بلاگر در پست اخیر خود با اشاره به اینکه تاریخ گواه ارزش و اعتبار مقولهی ایثار و شهادت است، چنانکه حتی در ادیان اساطیری هم اعم از توتم و تابو و ادیان مترقیتر چون بتپرستی، خورشید پرستی، ستاره پرستی، آتش پرستی و… شیوهی زندگیشان براساس فدا شدن، دلیری، جنگاوری و کشته شدن برای آباد ماندن سرزمین مادری و اجدادی است و این ارتباط به صورتی است که نمیتوان بدون شناخت از مفهوم ایثار، فداکاری و دلیری، روایات حماسی و تاریخی ادیان اولیه را مطالعه کرد به بررسی «ایثارگری» و «شهادت» در قرآنکریم و احادیث پرداخته است. بلاگر در توضیح ایثارگری و شهادت در قرآنکریم مینویسد: «شهادت در راه خدا که همان قتلو فی سبیل الله است بهترین نوع مرگ و بازگشت الی الله است و برای ایثارگری مجاهدون فی سبیل الله تعبیر میشود، یعنی کسانی که در راه خدا ایثار و جهاد میکنند و هرگز از راه خدا در صورتی که به قتل نرسیدهاند و زنده ماندهاند هم برنمیگردند.» وی با بیان اینکه ایثارگران و شهیدان یعنی کسانی که پیشگام و سبقت گیرندگان در راه دین وجهاد در راه دین خدا هستند، دربارهی مشخصات آنان یادآور میشود: «آنها مقربان درگاه الهیاند و کسانیاند که به مقام قرب الهی نزدیکاند، کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدیقین و شهدا نزد پروردگارشان هستند.»
منبع: http://www.iqna.ir |
نظرات شما: نظر
خضوع، خشوع و حضور قلب در ترجمالاخلاق |
گروه وبلاگ: «افعال نماز بهمنزلهی ظرفى است که هدف نماز در آن جاى گرفته است، بنابر این بجا آوردن نماز در حال غفلت از هدف آن، ظرفى را ماند که بىمحتوا است.» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «یا فاطمه(س)» که در سرویسدهندهی بلاگفا بهروز میشود در پست اخیر خود طی یک مطلب دنبالهدار به بررسی خضوع، خشوع و حضور قلب در ترجمالاخلاق پرداخته است. بلاگر با اشاره به اینکه خدا را به نمازى که در آن توجه به هدف نباشد عنایتى نیست، مینویسد: «وَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»، «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» در این آیهی شریفه گروهى را نکوهش مىکند در حالى که اعتراف به نمازگزارى آنها مىکند، این نکوهش بخاطر این نیست که آنها نماز را ترک مىکنند بلکه به این خاطر است که در نماز غافلند.» وی با بیان آنچه در روایات آمدهاست یادآور میشود: «پیامبر اکرم(ص) میفرماید: هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن راجعبه چیزى از امور دنیا فکر نکند خدا گناهان گذشتهاش را مىبخشد، همچنین در جایی دیگر میفرمایند: هنگامى که نماز واجبى را به جا مىآورى آن را در وقتش بجاى آر و در آن مانند کسى باش که آخرین نماز عمرش را مىخواند، و مىترسد بعد از این هرگز موفق به خواندن نماز نشود.» بلاگر مسائل باطنى نماز را بر شش بخش برشمرده و خاطرنشان میشود: «حضور قلب، تفهّم، تعظیم، هیبت، رجاء و حیاء مسائل باطنی نماز بوده و منظور از حضور قلب این است که قلب انسان از غیر نماز خالى باشد و گفتار و کردار انسان در آن با هم مقرون بوده و فکر در غیر آنها غوطه نخورد، پس هرگاه فکر انسان از غیر نماز فارغ شود و یاد نماز در قلب بماند و انسان از آن غافل نباشد حضور قلب حاصل شدهاست.» |
منبع: http://www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
منبع: http://www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
راز توفیق پیامبر(ص) در مدیریت اجتماعی |
گروه وبلاگ: «از منظر قرآن راز پیروزی رسول خدا(ص) در مدیریت حکومتی و خانوادگیاش مهرورزی و عشق به مردم بود، اگر این شیوهی کارآمد در مدیریت رسول خدا(ص) نبود هرگز توفیق رفع مشکلات طاقتفرسا را پیدا نمیکرد.» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «پرسش مهر» که در سرویسدهندهی بلاگفا بهروز میشود در پست اخیر خود به بررسی راز توفیق پیامبر(ص) در مدیریت اجتماعی پرداخته است. بلاگر با اشاره به اینکه موارد زیادی در تاریخ صدر اسلام وجود دارد که از این حقیقت خبر میدهد، مینویسد: «روز مهر و عطوفت در سال هشتم هجری که رسول خدا با اقتدار و پیروزی کامل وارد مکه شد و آنرا ازدست کفار و مشرکان خارج کرد، طرفداران جبههی باطل بهویژه کسانی که در بیست سال گذشته بدترین ستمها و جسارتها و دشمنیها را در حق پیامبر(ص) و یاران گرامیاش انجام داده بودند در هالهای از رعب و وحشت گرفتار شدند.» وی ادامه میدهد: «آنان بهترین یاران، جوانان و عزیزان رسول خدا را به خاک و خون کشیده، بارها توطئه قتل پیامبر(ص) را در سر پرورانده و چندین بار به قصد ترور پیامبر وارد عملیات ناموفق شده بودند، حضرت خاتم الانبیا(ص) که دریای رحمت و محبت بود تمام گذشتههای تلخ و دردآور را به بوتهی فراموشی سپرد و با قرائت آیهای از قرآن، سایه مهر و عطوفت خویش را بر سر آن انسانهای جاهل و نادان گسترد.» |
منبع: http://www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
توصیف پرهیزکاران در نهجالبلاغه | ||
گروه وبلاگ:«پرهیزکاران در شب برپا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه میخوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را مییابند.» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، بلاگر وبلاگ«فصل انتظار» در پست اخیر خود به توصیف سیمای پرهیزکاران در نهج البلاغه پرداختهاست.
این بلاگر در پست خود مینویسد:«پرهیزکاران وقتی به آیهای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پر شوق در آن خیره شوند و گمان میبرند که نعمتهای بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد و هرگاه به آیهای میرسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن میسپارند و گویا صدای بر هم خوردن شعلههای آتش در گوششان طنینافکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده ، پیشانی و دست وپا بر خاک مالیده و از خدا آزادی خود را از آتش جهنم میطلبند.» بلاگر در رابطه با نشانههای پرهیزکاران مینویسد: «یکی از نشانههای پرهیزکاران این است، که او را اینگونه میبینی:در دینداری نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهیدستی آراسته، در سختیها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی میباشند.» بلاگر در پست خود ادامه میدهد:«اعمال نیکو انجام میدهد و ترسان است ، روز را به شب میرساند با سپاسگزاری وشب را به روز میآورد با یاد خدا ، شب میخوابد اما ترسان و برمیخیزد شادمان ، ترس برای اینکه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رَحمتی که به او رسیده است.» این وبلاگ در سیستم خدماتدهنده وبلاگ پارسیبلاگ بروز میشود. |
منبع: http://www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
رابطه بین عدالت خداوند و شفاعت در وبلاگ «عدل الهی» | ||
گروه وبلاگ: «هـمـانطـور که قرآنمجید بیان مىکند، شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچکس نمىتواند شفاعت کند.»
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «عدل الهی» که در سرویسدهندهی پارسیبلاگ بهروز میشود در پست اخیر خود به بررسی رابطهی بین عدالت خداوند و شفاعت پرداختهاست. بلاگر با اشاره به اینکه «شفاعت» در لغت بهمـعنى ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جفت کردن آن است مینویسد: «شفاعت در اصطلاح مذهبى بهمعنى کمک کردن اولیاى خدا(پیامبران، امامان و مردم صالح و درستکار) براى نجات افرادى است که در طول زندگى مرتکب لغزشهایى شدهاند.» وی با توضیح این نکته که کمک به نجات افراد گنهکار به دو شکل است، میافزاید: «یک شکل آن ظلم و ستم و تبعیض ناروا بوده و شکل دیگر آن یکنوع درس تربیت، روزنه امید و وسیلهی تکامل است، اگر افرادى که مورد شفاعت واقع مىشوند هیچگونه شایستگى نداشتهباشند و درعینحال به آنها بدون جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار یک نوع تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است. ایـن هـمـان شـفـاعـت غلط و ناروایى است که موجب میشود جنایتکاران از انجام هیچ جنایتى کوتاهى نکنند، ولى مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست که عقل و خرد آنرا محکوم مىکند.» بلاگر در ادامه یادآور میشود: «اگـر بـعـضـى از گناهکاران به خاطر پیوندهاى معنوى که با خدا داشتند و به خاطر ارتباط ایمانى که با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند مورد کمک شفیعان روز رستاخیز قرار گیرند، در اینصورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنهکار از نیمه راه است.» وی با بیان این نکته که قرآنمجید شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمیتواند شفاعت کند، خاطرنشان میکند: «ناگفته پیداست که اذن خـدا بـىجـهـت و بـدون حکمت نخواهد بود؛ در اینصورت باید گفت اذن خدا شامل حال کـسـانى مىشود که براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى لغزش و گناهى داشـتـنـد بـه مـرحله پردهدرى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود رادر بعضى از جهات ضعیف کـردهاند.» |
نظرات شما: نظر
کشتهشدن شیطان در وبلاگ «بقیه الله» | ||
گروه وبلاگ: به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، وبلاگ «بقیه الله» در پستی با اشاره به آیاتی از قرآن و چند حدیث از معصومان در مورد طول عمر شیطان و زمان کشتهشدن یا مردن آن مطالبی مینویسد.
این وبلاگ که از مرداد 85 فعالیت خود را در سرویسدهنده وبلاگ بلاگفا آغاز کردهاست با موضوعاتی چون انتظار، مصلح جهانی در گفتار پیامبر صلى الله علیه وآله، یکی دیگر از معجزات آقا امام زمان، زندگى شخصى وکیفیت معیشت امام زمان(ع)، معجزات حضرت مهدى(ع)، کشته شدن شیطان، کلام آن حضرت،حکومت جهانى در عصر فنآورى، از آداب استجابت دعا و بشارت ظهور مهدی در زبور داوود بهروز میشود. بلاگر مطالب این پست خود را با آیاتی از قرآن چنین آغاز میکند: «همانگونه که در قرآن کریم آمده، شیطان از سجده بر انسان خودداری کرد (حجر/31) و از درگاه خداوند رانده شد (حجر/34). در این هنگام او از خداوند درخواستی کرد:«قالَ رَبِّ فَأنظِرْنی إلی یَومِ یُبْعَثونَ (حجر/36) :گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)». وی می افزاید: «خداوند در پاسخ او:«قالَ فَإنّکَ مِنَ الْمُنْظِرینَ * إلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلومِ (حجر/37و38) فرمود:تو از مهلتیافتگانی! (امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز و وقت معیّنی.»از این تعبیر معلوم میشود در خواست شیطان، اجابت نشدهاست، و طبق فرموده امامان علیهم السّلام منظور از روز وقت معیّن، وقت ظهور امام قائم(عج) است. بنابر این شیطان در این وقت کشته میشود یا میمیرد.» در ادامه مینویسد: «در روایات می خوانیم، شخصی در مورد جمله «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلومِ» که در آیه مذکور آمده از امام صادق علیه السّلام سؤال کرد، امام علیه السّلام فرمود:«وقتی که قائم (عج) ظهور کند و به مسجد کوفه بیاید، در این مسجد، شیطان به حضور آن حضرت میآید و زانو به زمین میزند و می گوید:«یا وَیْلَهُ مِنْ هذَا الْیَوْمِ: وای از این روز». سپس مینویسد: «آنگاه امام قائم (عج) موی پیشانی شیطان را میگیرد و گردنش را میزند و او را به هلاکت میرساند، این روز وقت معلوم، (در آیه مذکور) است. («اثباة الهداة»، ج7، ص101)» |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
بلاهای سبک شمردن نماز در وبلاگ «معصومیت از دست رفته» | ||
گروه وبلاگ: وبلاگ «معصومیت از دست رفته» در پست اخیر خود مطالبی در مورد سبک شمردن نماز می نوسید و همچنین به گناه آن و بلاهایی که به واسطه آن دامن گیر شخص می شود نیز اشاره می کند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، این وبلاگ از آبان ماه85 فعالیت خود را در سرویس دهنده وبلاگ پرشین بلاگ آغاز نموده است. بلاگر در وبلاگ خود تعدادی مداحی و کلیپ های مذهبی برای مشاهده و دانلود نیز قرار دادهاست. وی در آغاز مطالبش مینویسد: «حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از پدر بزرگوارش سؤال پرسید، مجازات مرد یا زنی که به نماز خود اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد چیست؟» در ادامه می آورد: «حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند: پروردگار جهان او را به پانزده بلا گرفتار می شازد: شش بلا از آنها در دنیاست، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلای دیگر در قیامت، هنگام خروج از قبر دامن گیر او میشود.» سپس به بیان این بلاها می پردازد و ابتدا بلاهای دنیوی را عنوان میکند: «شش بلایی که در دنیا به او می رسد:1-خداوند برکت را از عمر او برمی دارد.2-برکت را از روزی او نیز می گیرد.3-چهرة صالحان را از او می گیرد.4-هر عملی که انجام دهد اجر ندارد.5-دعای او به هدف اجابت نمی رسد.6-از دعای نیکان بهره ای ندارد.» در مورد بلاهای هنگام مرگ و داخل قبر مینویسد: «سه بلایی که در هنگام مرگ (جان دادن) پیش می آیند:1-ذلیل و خوار می میرد.2-گرسنه می میرد. 3-تشنه می میرد و هر چه آب به او بنوشانند، تشنگی او برطرف نمی شود. سه بلایی که در قبر، بدان دچار می شود:1 -خداوند متعال فرشتهای را برای عذاب او در قبر می گمارد. 2-گرفتار فشار قبر می شود. 3-قبر او تاریک است.» وی در پایان بلاهای سبک شمردن نماز در آخرت را مینویسد: «و اما بلاهایی که در هنگام خروج از قبر (آخرت) بدانها گرفتار می شود:1-خداوند متعال فرشته ای را مأمور می کند تا در برابر همگان، او را با صورت روی زمین بکشاند.2-حسابرسی او بسیار شدید و سخت خواهد بود. 3-نظر رحمت خداوند شامل او نمی شود و او را پاک نمی سازد و برای او عذابی دردناک خواهد بود.» |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
ذوالقرنین در قرآن چه کسی است؟ | ||
گروه وبلاگ:«کلمه ذوالقرنین نام شخصی است که در قرآن و در سوره کهف از آیه 83 تا 110 نام برده شده است. ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است.» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، بلاگر وبلاگ پارسی در پست خود به معرفی ذوالقرنین از ددیگاه قران پرداخته است.
این بلاگر مینویسد:«قرآن ذوالقرنین را شخصی نامیده است که بنا بر درخواست قومی سدی ازآهن و مس جهت جلوگیری از هجوم بیگانگان برای آنان میسازد.» این بلاگر در پست خود با بیان سه نظریه در مورد این شخص مینویسد:«در نظر اول عده ای اعتقاد دارند که وی اسکندر مقدونی است و وی را اسکندر ذوالقرنین مینامند. این نظریه را ابو علی سینا در کتاب «دار الشفاء»خود بیان نموده است.» وی ادامهمیدهد:«دومین نظریه مربوط میشود به ابن هشام در کتاب«تاریخ سیره» و ابوریحان بیرونی در« الاثار الباقیه» که این دو نفر ذوالقرنین را از پادشاهان یمن میدانستند.» این بلاگردر نهایت سومین و معتبرترین نظریه را بیان میکند و مینویسد:«ابوالکلام آزاد، وزیر فرهنگ معاصر هند در کتاب «ذوالقرنین» که این شخص را کورش کبیر پادشاه ایران نامیده است.» وی در پایان پست خود مینویسد:«هنوز به قطعی رسیدن کوروش بزرگ نرسیدند اما احتمال زیاد ذوالقرنین که در قرآن است همان کوروش بزرگ پادشاه عادل ایران زمین باشد.» این وبلاگ در سیستم بلاگفا بروز میشود و تاکنون43 پست را بروز کردهاست. |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: نظر
با سلام به همه دوستان عزیز
در ابتدا از بابت اینکه چند روزی نتوانستم خدمتتان باشم معذرت می خواهم
در ادامه بحث ارتداد در این پست قسمت دوم نقد پیام دوستمان شایا را آورد ه ام و امیدوارم مورد قبول واقع گردد.
توجه: متن های داخل گیومه با رنگ سیاه از جناب تجلی می باشند
6.« یک مسئله بشری هست »
این یک مسئله بشری نیست بلکه یک حکم الهی و شرعی است
7.« در گذشته ارتداد برگشت عملی بوده به انحراف کشیده شده»
الان هم همینطور می باشد و همان طور که متذکر شدیم ارتداد ربطی به اعتقاد ندارد و در ضمن در این باره در اسلام هیچ گونه انحرافی هم صورت نگرفته است.
8.« حتی با اظهار عقیده هم به این حکم محکوم می شویم»
اولاً: این حرف دروغ و تهمت و غیر مستند می باشد
ثانیاً : در اسلام افراد در ابراز عقیده شان از طریق گفتار و نوشتار آزادند .اسلام نه تنها آزادی بیان را پذیرفته بلکه خود از مدافعان و مروّجان آن است . «وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُواْ الطَّـغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُواْ إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَی فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ هَدَیـهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَـئِکَ هُمْ أُوْلُواْ الاَْلْبَـبِ» (زمر ، 17و18)
امام صادق(علیه السلام) به اسماعیل بصری می فرماید: «تقعدون فی المکان فتحدّثون ماشئتم و تتبّرون ممن شئتم و تولّون من شئتم ؟ قلت : نعم ، قال : و هل العیش الاّ هکذا ; آیا می توانید آزادانه در یک مکان اجتماع کنید و درباره هر موضوعی که می خواهید بی پروا بحث نمایید و از هر کس که بخواهید تبرّی جویید و به هر کس که بخواهید اظهار دوستی کنید؟ اسماعیل گفت : آری ، امام فرمود: زندگی همین است .»
البته آزادی بیان مطلق نیست و از دیدگاه امام خمینی(رحمه الله) سه حد و مرز دارد: 1ـ مخالف اسلام نباشد ؛ 2ـ مخالف عفت عمومی نباشد ؛3ـ مخالف مصالح کشور نباشد .
9. «مثل نمونه فردی به نام ...
که با بیان نظراتش به حکم مرگ محکوم میشود
یا ... با بیان مبحث اجتماعیات قرامن محکوم به مرگ میشود»
باید متذکر شوم که در مباحث علمی با مصادیق کاری نیست ؛علاوه بر آن افرادی که نام بردید اولاً: حکم ارتداد در ارتباط با اینها صادر نشده است ثانیاً: شما بهتر است که سخنرانی آقایان را که در تمسخر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) پخش شد را ملاحضه کنید و ببیند که سخنانشان در حد اظهار عقیده بوده است یا بالاتر از آن.
10. « این روزها کمی تیغ تیز برخورد ها تند تر از پیش است»
اولاً: این حرف مستند نیست و فقط در حد یک ادعا بیش نیست
ثانیاً: بر فرض صحت هم برخورد گروه معدودی از افراد ربطی به اسلام و منابع فقهی ما ندارد.
11. « که مسئله ارتداد یک مسئله بشری و در گذشته با اجرای عملی و امروز حتی با ابراز عقاید مواجه هست»
جواب داده شده بخش 6،7،8،9،10
12. « بشریت امروز در مقابل این مسئله جواب درستی می خواهند و راضی به انجام این حرکت با ادله تاریخی نیستند
و این مختص اسلام نیست»
امر به حکم ارتداد یک امر عقلانی است و در همه عالم و در بین همه جوامع بشری وجود دارد و همه می گویند که اگر کسی در جامعه زندگی می کند و قوانین شما را زیر پا می گذارد با وی برخورد کنید.
و جواب درستی که بشریت می خواهد این است که همه عقلا با این امر موافقند . حکم به برخورد با مرتد به خاطر ادله تاریخی نمی باشد بلکه یک برهان عقلی است . کجای عالم شما شخص عاقلی را پیدا می کنید که در جامعه اش مقدسات و ارزش هایش و حتی ملیتش را زیر سوال ببرند و آنها را مسخره کنند و او عکس العملی نشان ندهد ،اگر چنین عاقلی هست ،لطف کنید مثالی بزنید و حکم به برخورد با مرتد هم همین است و لا غیر
13. « و بشریت امروز در جلوی این مجازات ایستاده است »
منظور از بشریت امروز کیست؟ اگر منظور مسلمانان هستند که اتفاقاً خلاف نظر شما ثابت است و اگر غیر مسلمان ،نظرتان است که این حکم مربوط به آنها نیست.
14. «و میگوید باید مفهوم ازادی در دین جریان داشته باشد»
مجازات مجرم هیچ منافاتی با آزادی در دین ندارد که این هم از مطالب پیشین معلوم است
15. « و با بازی با کلمات نمیشود جواب مردم مخالف را داد»
بازی با کلمات بیشتر در مطالب شما جلوه گری می کند ،چراکه بحث ارتداد به خوبی روشن است .
نظرات شما: نظر