به گزارش قرآن بلاگ از خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، پایگاه اینترنتی «نهجالبلاغه» که به مرکز جهانی اطلاعرسانی آلالبیت(ع) وابسته بوده، بخش مقالات خود را با 34 مقاله بهروز کردهاست.
رهآورد بعثت از منظر نهجالبلاغه(1)،(2)،(3)، بهرهگیرى ادبیات فارسى از نهجالبلاغه، اخلاق در نهجالبلاغه، على(ع) و قرآن کریم، عوامل همکارى و اعتماد بین مردم و حکومت از دیدگاه نهجالبلاغه و عظمت نهج البلاغه از عناوین مقالات موجود در این سایت است.
چهره برترین، عدالت و عدل الهى در حیات معقول على(ع)، على(ع) و فلسفه الهى، حق و باطل در نهجالبلاغه، حکومت در نهجالبلاغه، حقوق متقابل امام و مردم در نهجالبلاغه، جنگ در نهجالبلاغه، فرزند کعبه، نقش خطابه در نهج البلاغه، مبانى فکرى، انسانى و اجتماعى در نهجالبلاغه از دیگر عناوین مجموعه مقالات جدید است.
علاقهمندان میتوانند مقالات دیگری با عناوین، مقام و شخصیت زن از دیدگاه نهجالبلاغه، مشاوره در قرآن و نهجالبلاغه، ناکثین از دیدگاه امام على(ع)، پیمانها و معاهدات در نهجالبلاغه، ناکثین، قاسطین و مارقین در نهجالبلاغه، رابطه مردم و حکومت از دیدگاه نهجالبلاغه، سیاست از دیدگاه امام على(ع) و روش حکومتى آن حضرت و راز نماز در نهجالبلاغه را مشاهده کنند.
پایگاه اینترنتی «نهجالبلاغه» از مجموعه پایگاههای وابسته به دفتر آیتالله سیستانی یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعه است.
مجموعه مقالات جدید پایگاه اینترنتی «نهجالبلاغه» را اینجا ببینید!
نظرات شما: نظر
به گزارش قرآن بلاگ به نقل از خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) دکتر محمود احمدینژاد، رئس جمهور کشورمان، امروز سهشنبه با حضور در مراسم افتتاحیه اولین اجلاس رؤسای قوه قضاییه کشورهای اسلامی، با تشکر از شرکت مقامات عالیرتبه قضایی داخلی و خارجی و دیگر میهمانان این اجلاس اظهار کرد: اساس قضا بر عدالت است و قضا پاسداری از عدالت را عهدهدار است.
وی گفت: عدالت منحصر به تشریع نیست، بلکه اساس تکوین است و در تکوین، بیان عدالت در تشریع آمده است.
نظرات شما: نظر
تفسیر قرآن مقام معظم رهبری: اعتقاد مادیگرا پیرامون غیب عالم
یک تذکر کوتاهی پیرامون اعتقاد مادیگرا و غیب عالم عرض میکنم: و آن اینست که گفتیم اشتباه مادیگرا که به غیب عالم اعتقادی ندارند. در این است که، آنچه را باید بگوید نمیدانم نفی میکند نه اینکه دلیلی برای دوطرفش ندارد، بلکه دلیلی برای اثبات آن دارد. یعنی مثلاً مصداق اتم غیب عالم وجود خداست که غیبالغیوب است و بدیهی است که برای اثبات وجود خدا براهین آشکار و روشنی مثل آفتاب هست که اگر کسی، اصل وجود غیب را در نفس خودش قبول کرده باشد، خیلی راحت میتواند این استدلال را پیدا کند، تا چه برسد به اینکه دیگری پیدا کرده باشد و او نپذیرد.
بنابراین: نمیشود گفت طرفینش را نمیتواند اثبات یا نفی کند. بله اثبات میتواند بکند، اما نفی نمیتواند بکند، لذا اگر بپرسند شما به چه دلیلی میگوئید خدا نیست؟ هیچ دلیلی ندارد و جوابش لاادری، یعنی نمیدانم است. او با ابزار و آلات و وسایل کشف مادی، یعنی همین آزمایشگاه و چاقوی جراحی و میکروسکوپ و تلسکوپ و با این وسائل در دایرهی محدود ماده نتوانسته است خدا را بشناسد و چیزی پیدا کند که به او بشود گفت خدا، ولذا نمیتواند بگوید خدا وجود ندارد، بلکه میتواند بگوید من نمیدانم و این هم میشود شک. این آتیتیسم (بیخدائی) کشورهای مارکسیستی که حتی شوروی موزهای بنام آتیتیسم داشت، میخواست از طریق موزه نفی خدا را ثابت کند! که خیلی حرف بیمنطق و بیاستدلالی است.
شما نهایت چیزی را که میتوانید بگوئید این است که در وجود خدا شک داشته باشید و بگوئید برهان وجود خدا برای من خدا را ثابت نکرده: و همانطور که قرآن میگوید: انهم الایظنون و انهم الایخرصون اینها فقط شک دارند و نمیتوانند در نفی خدا ادعای علم بکنند که این را گفتیم و در مورد انفاق هم که گفتیم اثر یقینی و اثر مشکوک، نباید ما آن اثر مشکوک را کم جلوه بدهیم. همهی این خیریههای دنیا و همهی این کارهایی که مردم پول انفاق میکنند و حجمش هم حجم عظیمی است، وصیت میکنند، ارث میگذارند برای فقرا، که در همهی دنیا معمول است و از مسلمان و مسیحی و سایر ادیان حجم عظیمی برای انفاق انجام میدهند همهی اینها بخاطر آن اثری است که ما میگوئیم مشکوک است و این اثر را نباید دستکم گرفت، منتها ما بالاتر از این، میخواهیم بگوئیم علاوه بر این اثر مشکوکی که شما حالا بالاخره پول را داخل صندوق میریزی، خوت که نمیبینی به جایش رسیده یا نه، یا اگر به دست فقیر میدهی نمیدانی در رفع نیاز واقعیاش مصرف کرد یا نه که تو را خوشحال یا متأثر کرده باشد. اما در قبال این: یک اثری بالاتر و قطعیتر و فوریتر وجود دارد، و آن، اثری است که در نفس تو میگذرد، یعنی دل میکنی از این چیزی که داری آن را انفاق میکنی، و این گذشتن یک سود بزرگی است که به تو میرسد جیبت خالی میشود، اما چیزی بر وجود تو افزوده میشودکه آن چیز، گذشت است و قدرت بر گذشت یک چیز عظیمی است که همه کس این قدرت را ندارند و بعضی هم کمی از آن را دارند. این کسانی که قدرت در آنها به حدی میرسد که جان خودشان را حاضرند در راه خدا قربانی کنند، یعنی شهداء، اینها پرواز میکنند. یک جوان شانزده هفده سالهی مجاهد فیسبیلالله در آن سالهای استثنائی جنگ واقعاً یک برقی بود که در تاریخ زد و تمام شد و آن آثار عظیمی داشت. یک جوان مینشست یک وصیت مینوشت که وقتی من این وصیتنامهها را میدیدم مثل اینکه یک عارف بزرگ آنرا نوشته، گاهی که ما این کتابها و این نوشتههای بزرگ عرفا را نگاه میکردیم رنگ و بوی سخن این شهداء رنگ و بوی سخن آن عرفای واصل را داشت، در حالی که من یقین دارم اینها اسم آن کتابها را هم نشنیدهاند و آن مطالب را از زبان هیچکس نشنیدند، بلکه جوشش درون خود اوست و شکوفایی آن گل وجود بنیآدم و آن حقیقت انسانیت است که با ایثار تحقق پیدا میکند.
من وقتی به این خاطرات نگاه میکردم، میدیدم از روزی که مثلاً از تهران رفته و شروع به نوشتن خاطرات کرده، اول یک آدم عادی است، منتها احساسات او را کشیده به طرف جبهه و از خاطرهاش میشود فهمید 10، 20 روز به شب عملیات مانده ناگهان عوض شده و اصلاً در لحن کلام، و نوشتن یک نوری و یک طپشی وجود دارد که این همان ایثار است.یعنی خودش را آماده کرده ودارد میرودجلو ومیدرخشد. بهمین اندازه هم شما آن پولی را که از جیب خودتان در میآورید،یا آن لباس وتنپوش خودتان را به یکی میدهید،و به هر حال آن چیزی که متعلق به شماست و آن تعلق و پیوندرا از خودتان میبرید اثر فوقالعادهای دارد.و اما آیه بعد:والذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک ترجمهاش را قبلاً گفتیم: و آنان که به هر آنچه بر تو فرو فرستاده شدهاست ایمان میآورند و به هر آنچه پیش از تو.
نظرات شما: نظر
((پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی))
مدیر محترم وبلاگ عصمت infallibility
در تاریخ یکشنبه 11 آذر 1386نوشته (انفاق در راه خدا و فایده آن) شما به فهرست متون برگزیده در صفحه اصلی پارسی بلاگ افزوده شده است. موفق باشید.
رونوشت :
خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)
روزنامه جام جم
روزنامه اعتماد ملی
مجله انتظار نوجوان
مجله پرسمان
خبرگزاری شبستان
ماهنامه امتداد
مجله سروش هفتگی
خبرگزاری فارس
نشریه وب
روزنامه کارگزاران
روزنامه ایران
چهار قل
خبرگزاری آینده روشن
مدیریت پارسی بلاگ
نظرات شما: نظر
((پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی))
مدیر محترم وبلاگ وبلاگ های قرآنی Quranic Weblogs
در تاریخ یکشنبه 11 آذر 1386نوشته (ایجاد مرکز ترجمههای قرآن) شما به فهرست متون برگزیده در صفحه اصلی پارسی بلاگ افزوده شده است. موفق باشید.
رونوشت :
خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)
روزنامه جام جم
روزنامه اعتماد ملی
مجله انتظار نوجوان
مجله پرسمان
خبرگزاری شبستان
ماهنامه امتداد
مجله سروش هفتگی
خبرگزاری فارس
نشریه وب
روزنامه کارگزاران
روزنامه ایران
چهار قل
خبرگزاری آینده روشن
مدیریت پارسی بلاگ
نظرات شما: نظر
سردبیر نشریه «نبأ»: ایجاد مرکز ترجمههای قرآن از تحریف تفاسیر قرآن جلوگیری میکند
گروه ادب: ایجاد مرکزی برای ترجمههای قرآن میتواند ترجمهها را با مبانی اجتهادی مطابقت دهد و نگذارد ترجمهها و تفاسیر، خلاف حقایق قرآن در جامعه پخش شود.
«خلیل منصوری» پژوهشگر و مؤلف کتاب «ایمان در قرآن» در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) با بیان این مطلب گفت: اصولاً تحریف چنانکه قرآن درباره یهودیان گفته است در ترجمه و تفسیر اتفاق میافتد نه در تصحیف. حتی میگویند که در تورات آنگونه تصحیفی انجام نشده و آن چه اتفاق افتاده تحریف است که در معانی رخ میدهد.
وی ایجاد مرکزی برای ترجمههای قرآنی را یکی از راههای جلوگیری از ترجمههای نادرست از قرآن کریم دانست و افزود: این مترجمان و مفسران هستند که مفاهیم قرآن را به مردم منتقل میکنند. حال اگر ترجمه و تفسیری از قرآن صورت پذیرد که با حقایق قرآنی متضاد باشد، ایجاد نهاد و مرکزی به عنوان مکانی برای امر به معروف و نهی از منکر میتواند جلوی این عمل را بگیرد و از تحریف محتوا و معنا باز دارد.
سردبیر نشریه قرآنی «نبأ» ادامه داد: بیگمان دشمن ممکن است قرآن را تصحیف نکند، ولی به حتم در تحریف آن از راه ترجمه و تفسیر میکوشد و این نیازمند هشیاری و ایجاد مرکز کنترل و ارزیابی است.
مؤلف کتاب «آرامش در قرآن» ایجاد مرکزی برای ارزیابی ترجمههای قرآن را الزامی خواند و تأکید کرد: همانگونه که برای کنترل، ارزیابی، نگارش و کتابت قرآن مرکز و سازمانی ایجاد شده است، باید مرکز و سازمانی مستقل و یا در سازمان دارالقرآنالکریم ایجاد شود تا ترجمهها را کنترل کند.
منصوری با اشاره به انواع ترجمههای قرآن یادآوری کرد: ترجمهها انواع و اقسام زیادی دارد که برخی از ترجمهها را باید وفادار به الفاظ دانست. در این ترجمهها شخص تلاش میکند معنایی را که از یک لفظ فهمیده منتقل کند و شاید این معنا آن چنانکه باید نتواند همه مفاهیم آن را لفظ یا متن را منتقل کند و بیشتر ترجمههای تحتالفظی اینگونه هستند که وفادار به یک معنای لفظ هستند.
به اعتقاد این پژوهشگر ترجمههای تفسیری هم ترجمه نیستند بلکه خلاصه تفسیر هستند و آن هم با توجه به فهم مترجم و استعدادها و ظرفیتهایش انجام میشود و کاستیهای خودش را دارد.
وی ادامه داد: ما نباید امید آن را داشته باشیم که کسی بیاید ترجمه کامل از قرآن ارایه دهد؛ بلکه تنها امید به آن است که خلاف مفاهیم قرآنی عمل نکند. قرآن حتی در الفاظ خویش که کلام الهی محسوب میشود به گونهای است که قابلیت ترجمه را ندارد و حتی تفاسیر، ناتوان از ارایه معانی و مفاهیم بیپایان آن هستند.
منصوری در پایان ترجمههای کنونی قرآن را تنها انتقال بخشی از مفاهیم قرآن برشمرد و عنوان کرد: آنچه هماکنون در ترجمه قرآن اتفاق میافتد بیان بخشی از مفاهیم و معانی است که انتقال مییابد و خواننده زبان فارسی با آن آشنا میشود؛ زیرا حتی کسانی که زبان عربی زبان مادری آنها هست نمیتوانند مدعی شوند که قرآن را میفهمند و با خوانش آن به همه پیامها و مفاهیم آن دست مییابند، حال چه برسد که کسی بخواهد به این مفاهیم و معانی طریق یک مترجم انسانی برسد که بدبختانه در بیشتر موارد حتی مجتهد و مفسر نیستند و بدبختانهتر آنکه حتی با زبان فارسی آشنایی کافی ندارند.
قسمت نخست این گفتوگو را اینجا بخوانید
نظرات شما: نظر
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: تشکیل وزارتخانه قرآن در گرو اعلام نیاز کشور است
گروه فعالیتهای قرآنی: اگر کشور به این باور برسد که تنها معاونت قرآنی برای فعالیتهای قرآنی در جامعه کافی نیست، ما نیز به سوی تشکیل وزارتخانه قرآن گام برخواهیم داشت.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، «محمدحسین صفارهرندی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر امروز، دهم آذرماه در نخستین همایش تبیین اهداف و برنامههای طرح ملی حفظ و مفاهیم جامع قرآن کریم در جمع کارشناسان قرآن و عترت ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانهای سراسر کشور اظهار کرد: اقدامات برای راهاندازی وزارت قرآن در کشور باید به گونهای انجام شود که ملت به این نتیجه برسند تا این موضوع بهطور طبیعی اتفاق افتاده تا یک تحول ارتقایابنده صورت گیرد.
وزیر ارشاد عنوان کرد: اگر کشور به این نتیجه برسد که معاونت قرآنی نیز برای این بخش کافی نیست هیج ایرادی ندارد که به سمت یک وزارتخانه قرآنی نیز پیش رویم و ما نیز مقاومتی در برابر این توسعه و گسترشی که به طور طبیعی اتفاق بیفتد، نداریم.
وی در ادامه افزود: فعالیت در حوزه و زمینه برنامههای قرآنی یک توفیق الهی است و در اینباره شاکر درگاه الهی هستیم و اینکه درباره موضوعی، فردی مبدع و موسس باشد امتیازی است که نصیب هرکسی نمیشود به ویژه در حوزه فعالیتهای قرآنی.
صفارهرندی یادآور شد: با فعالیت گسترده و وسیع در این حوزه میتوان زمانی را مشاهد کرد که فعالیتهای قرآنی در آینده معنادارتر و ریشهدارتر از امروز، خواهد بود و به یک انجام شکوفاتری خواهد رسید.
وی تصریح کرد: همه فعالیتهایی که در ادارهکلهای ارشاد استانهای کشور انجام میشود باید تحت پوشش امور قرآنی و متاثر از این فعالیتها شود. همه کارها باید از قرآن شروع و سرچشمه گیرد. درباره تصمیماتی که در زمینه حفظ قرآن، توسعه درک مفاهیم و تشکلهای قرآنی گرفته شده است ما همواره حمایت کردهایم، میدان و بودجه نیز دادهایم و این روند را ادامه خواهیم داد.
صفارهرندی در ادامه افزود: البته برنامهریزیها تابه حال بدینگونه نبوده است که در یک دوره زمانی تعداد حافظ قرآن مشخصی داشته باشیم و اگرچه جامعه رنگ و بوی قرآنی گرفته اما ظاهر جامعه با این موضوع خیلی فاصله دارد البته شور قرآنی خوب است و برکات نگاه و دیدگاه رهبر خوشبختانه منجر به رجوع به قرآن از ظاهر تا باطن شده است.
وی تصریح کرد: میخواهیم حافظان قرآنی تربیت کنیم که حافظ دستاوردهای اندیشه اسلامی و قرآنی در جامعه نیز باشند بنابراین برای رسیدن به این هدف باید درک مفاهیم در کنار قرائت زیبا و حفظ قرآن با هم دیده شوند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: برنامهریزی برای فراگیری رشتههای مختلف قرآنی سبب ایجاد انگیزه و هیجان در جامعه میشود و اگر این کار خوب سامان یابد در مسئولان کشور نیز ایجاد رغبت میکند.
وی تصریح کرد: قرآن را باید همچون درس فارسی در متن زندگی دانشآموزان وارد کرد یعنی هر روز روخوانی قرآن کریم مثل درس فارسی به دانشآموزان آموخته شود و بعدها بر روی بخشهای دیگر تخصصی متمرکز شویم تا یک دوره تحصیلی که به پایان میرسد فرهنگ قرآنی در 15 میلیون دانشآموز تبلور یابد.
صفارهرندی خطاب به کارشناسان حاضر در این نشست اظهار کرد: اگر در حال حاضر به امور قرآنی بهطور مناسب سامان بدهید در مسئولان این رغبت را ایجاد خواهید کرد که در حوزه برنامههای قرآنی به فعالیت بپردازند و آنها از شما تقاضا برای گسترش برنامههای قرآنی خواهند کرد بنابراین باید همچون دوران دفاع مقدس که گردان تبدیل به تیپ، تیپ تبدیل به لشکر و لشکرها تبدیل به سپاه شدند به فعالیت پرداخت.
وی افزود: دولت و نظام از فعالیتهای قرآنی حمایت میکند و حتی اگر این دولت جای خود را به دولت دیگر بدهد هیچ دولتی خود را مستغنی از گسترش فعالیتهای قرآنی در کشور نمیداند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: خود را برای انجام اقدامات بزرگ و اساسی مهیا کنید و برای انجام شایسته امور قرآنی باید آستینها را بالا بزنید.
وزیر ارشاد یادآور شد: قرآن کلام حق است و برای حمل و انتقال چنین موضوع سنگینی باید ظرفیتها را افزایش داد و خود را از فعالیت کارمندگونه خارج کرد تا با عنایت خداوند این اقدام عظیم انجام شود.
وی، جنبش و فضای ایجاد شده در مسیر فعالیتهای قرآنی در دولت نهم را غیرقابل بازگشت خواند و تاکید کرد: فعالیتهای قرآنی یک مطالبه اساسی است که با این دولت کلید خورد و در آینده نیز جریان خواهد یافت.
نظرات شما: نظر
دیدار بستگان در بهشت:
مرتضای عزیزم در دوّمین پرسشت نوشته بودى: «آیا ما در بهشت مى توانیم پدر، مادر، فرزندان و خویشاوندانمان را ببینیم؟» در پاسخ باید بگویم که آرى. ما آن گروه از بستگانمان را که بهشتى باشند، در آن جا مى توانیم ببینیم. رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرموده اند: «هنگامى که کسى وارد بهشت مى شود، سراغ پدر و مادر و فرزندان خود را مى گیرد. به او مى گویند آن ها از نظر درجه (ایمان) و عمل به تو نمى رسند. او مى گوید: پروردگارا! من در دنیا به خاطر خودم و آن ها ]پدر و مادر و فرزندان[ انجام وظیفه کردم. فرمان مى رسد که آن ها را نیز به وى ملحق سازید.» در آیه 21 سوره طور نیز مى خوانیم: «کسانى که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروى از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مى کنیم.»
از این گذشته، چون بر اساس آیه 71 سوره زخرف، خدا خواسته اهل بهشت را برآورده مى کند، دیدار بستگان و فرزندانِ با ایمان براى بهشتى ها ممکن خواهد بود.
18ـ مرگ در آخرت:
اما در آخرین سؤال خود نوشته بودى: «آیا در آن دنیا دوباره خواهیم مُرد؟» پاسخ آن است که نه، قرآن کریم، در بیان حال بهشتى ها و جهنمى ها از عبارت هایى استفاده مى کند که بیانگر جاودانگى زندگى در آن دنیاست. در آیه 56 سوره دخان نیز خیلى صریح و روشن فرموده است: «لا یَذوقونَ فیهَا المَوتَ اِلاَّ المَوتَةَ الاولى» ; «آنان (بهشتى ها) جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیده اند) هرگز مرگى را نخواهند چشید.»
خدانگهدار
نظرات شما: نظر
از ظاهر برخى آیات سوره کهف برترى علمى حضرت خضر بر حضرت موسى(علیهما السلام)استفاده مى شود،
آیا این موضوع با اولوا العزم بودن
حضرت موسى(علیه السلام) تعارض ندارد؟
پاسخ به این بخش را در ضمن چند امر پى مى گیریم:
1. باید دانست که فقط خداوند متعال همه چیز را مى داند; (وعِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ لا یَعلَمُها اِلاّ هُوَ ویَعلَمُ ما فِى البَرِّ والبَحر...).کلیدهاى غیب تنها نزد او است و جز او کسى آن را نمى داند و آنچه در خشکى و دریاست مى داند... .
2. مأمور شدن حضرت موسى(علیه السلام) به این که برود علم را از حضرت خضر(علیه السلام)بیاموزد، به دستور خداوند متعال بود; چنان که در سوره کهف، آیات 60 ـ 82، آمده است و خداوند به این وسیله، به پیامبرش تعلیم داد و این گونه علم آموزى از طرف خداوند متعال براى پیامبران الهى اشکالى ندارد.
3. پیامبران، بر اثر تعلیم الهى، قسمتى از اسرار غیب را مى دانند و طبق مشیت خداوند، برخى از پیامبران بر امورى آگاهند که پیامبران دیگر از آنها بى اطلاعند: (مَّا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ المؤمِنِینَ عَلَى مآ أَنتُم عَلَیهِ حَتَّى یَمیزَ الخَبِیثَ مِنَ الطیّبِ ومَا کَانَ اللَّهُ لیُطلِعَکُم عَلَى الغَیبِ وَلکِنَّ اللَّهَ یَجتَبِى مِن رسُلِه مَن یَشآءُ فـامِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِه);.و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند، ولى خدا از میان فرستادگانش هر که را بخواهد بر مى گزیند، پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید.
در داستان حضرت خضر و موسى(علیهما السلام)، خضر به ابوابى از علوم احاطه داشت که مربوط به اسرار باطن، عمق حوادث و پدیده ها بود، در حالى که حضرت موسى نه مأمور به باطن بود و نه آگاهى از آن امور داشت و کارهاى حضرت خضر برایش مجهول و غیر قابل تحمل بود.. ولى در بُعد کارى خود که مأمور به ظاهر بود، آگاهى کامل داشت و داراى کتاب و تشریع بود، به همین جهت از پیامبران اولوا العزم به شمار مى آمد.
از مطالب بالا معلوم مى شود که نوع علم حضرت موسى با نوع علم حضرت خضر متفاوت بوده است.
با تفاوت این دو، اعلمیت یکى بر دیگرى ثابت نمى شود; هم چنان که نمى شود بین فردى که دکتراى شیمى دارد با کسى که دکتراى فیزیک دارد مقایسه کرد و یکى از آن دو را بر دیگرى ترجیح داد.
علامه طباطبائى در ذیل آیات داستان حضرت موسى و خضر(علیهما السلام)، پس از نقل روایت ها، در مورد یک روایت که از آن برترى علمى حضرت خضر بر حضرت موسى استشمام مى شود مى فرمایند: «این روایت با روایتى که آن دو را برابر مى دانست مخالف است و لذا باید حمل شود بر این که نوع علم آن دو مختلف بوده است»..
نظرات شما: نظر
نظرات شما: نظر