کانون اینترنتی گفتمان قرآنی، محلی برای گفتگو در حوزه عمومی قرآن |
گروه وبلاگ: کانون اینترنتی گفتمان قرآنی با هفت عنوان بحث و گفتگو در حوزه عمومی قرآن فعالیت میکند. به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، کانون گفتمان قرآنی با260 بحث، 653 پست، 71 کاربر و 18 کاربر فعال هماکنون در هفت موضوع مشغول به فعالیت اس. «معارف قرآن»، «علوم قرآن»، «خادمان قرآن»، «مشاوره قرآنی»، «گفتگوی آزاد»، «انجمن وبلاگنویسان قرآنی» و بخش«مرتبط با سایت وانجمنها» هفت عنوان مطرح شده در این گفتمان است. بحثهای این کانون بین صفر تا هفده و پستهای این کانون گفتمان بین یک تا صد و نه متغیر است که نشان از متغیر بودن سطح فعالیت در مقاطع زمانی مختلف است. همچنین این کانون گفتمان با هفتاد و یک عضو، در زمینهی جذب مخاطب چندان موفق بهنظر نمیرسد. در بحبوحهی حضور انواع گروههای اینترنتی، اینگونه کانونهای قرآنی برای کسب موفقیت باید به جذب مخاطب خود دقت نظر بیشتری داشتهباشند. |
منبع:www.ikna.ir
نظرات شما: نظر
استاد ارتباطات دانشگاه تهران: نظم معنای قرآن هماهنگ با ماهیت فضای مجازی است | ||||||||||||||||
گروه وبلاگ: قرآن قابلیت «معناسازی» دارد و به لحاظ این که بخش عمده آن را نظم تشکیل میدهد قابلیت تفسیرگری دارد. نظم معنای قرآن باید از درون آن گشوده شود؛ لذا ماهیت قرآن با ماهیت فضای مجازی هماهنگ است.
ماهیت قرآن در ارتباط با فضای مجازی دکتر حمید عبداللهیان دانشیار گروه ارتباطات دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار سرویس وبلاگ در پاسخ به این سؤال که آیا محتواهای دینی بهویژه قرآن با توجه به جنبه استعلایی آن قابل انتقال به عرصه مجازی است، گفت:باید دید قرآن را از چه ابعادی میتوان بررسی کرد. دین و دینداری ابعاد مختلفی دارد؛ بعد مناسکی، اعتقادی و بعد پیامدی. یکی از عناصر داخل دین کتاب است که بیشتر با بعد انتقادی دینداری ارتباط دارد. باید دید ماهیت قرآن چیست؟ ماهیت کتاب قرآن نیاز به دخالت مفسران دارد تا معنایش منتقل شود. پس معنای این حرف آن است که قرآن ماهیتاً قابلیت این را دارد که تفسیر بشود، حالا این کتاب را بیاوریم در فضای مجازی. وی در ادامه گفت: فضای مجازی از کجا شروع شد؟ از جهان میانه اروپا؛ زمانی که دینداری کاتولیک و ارتدوکس قرن 15 و 16 جای خودش را به نوعی دیگر از مسیحیت که اجازه بیشتری را در نقد دین به افراد میداد و یا به عبارت دیگر نقش فعالتر افراد را در دینداری میطلبید. در حالی که دینداری قبل از آن بیشتر حالت معلم و شاگردی داشت، ولی از آن زمان به بعد بشر پروسه دینی را فهمید.
لذا اختیاری به بشر در نقد دینداری سنتی دادهشد. اینگونه بود که یک نوع معنا، معناسازی و تفسیر در تعاملات دینی انسانها وارد شد. عمده ماحصل این جریان این شد که مجازی اندیشیدن وارد دستگاههای ذهنی افراد شد؛ اکنون شکل اولیه مجازی فکر کردن منطقی شده و به شکل دیگری از زندگی مجازی، که همان فضای مجازی است منتقل شدهاست. علت این امر هم دستگاههای تکنولوژیکی است که قابیلت استدلال، پروسهکردن و بازپروری اطلاعات را دارند. دانشیار گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ادامه تصریح کرد: البته نکاتی که گفتهشد بیشتر بروی جنبههای ظاهری بود. جنبههای باطنی فضای مجازی سبب شد تا انسان بیهویت شود؛ مکان جغرافیایی در این فضا معنا ندارد، بنابراین ماهیت قرآن با ماهیت فرامکانی و فرازمانی فضای مجازی هماهنگ است. «رولان بارت» اشاره به این نکته دارد که نثر نسبت به نظم قابلیت انتشار و تکثیر ندارد. قرآن به لحاظ این که بخش عمده آن را نظم تشکیل میدهد قابلیت معناسازی دارد؛ قرآن نظم معنا است که باید از درون آن گشودهشود. وی در ادامه افزود: اگر بتوان از رایانهها به خوبی استفاده کرد میتوان فهم انسان را از دین گسترش داد. افراد در مدارس فقط به طور حفظی قرآن فرامیگیرند. ولی در اینترنت افراد علاقهمند میتوانند در آن «تعامل ذهنی» داشتهباشند، بدون اینکه بخواهند از جایی به جایی بروند. من تأکید میکنم که بحث من،دینی نیست. بحث بروی متنی است که قابلیت معنا دارد و تعاملی که متن میتواند با رسانه داشتهباشد.
دکتر عبداللهیان درباره عناصر محدودکننده تبلیغ دینی در فضای مجازی گفت: شما اگر متن مولوی را هم نگاه کنید، میبینید که این متن هم قابیلت برداشتهای متفاوتی را دارد. یک نسبتی بین توسعه متن و معنا وجود دارد. متن تا یک حدی میتواند معنا شود. بهویژه متون دینی که تا حدی قابلیت تکثیر شدن و معنا شدن را دارد. تخصص گرایی؛ میزان معنا سازی در متون دینی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در ادامه حد و میزان تکثیر و معناسازی را در تخصصیشدن دانست و گفت: ما باورهای دینی را در پروسه اجتماعی شدن یاد میگیریم. یک وفاق و قانون نانوشته در جامعه در مورد این گونه متون وجود دارد؛ لذا محدودیتهایی که وجود دارد، گرفته شده از نظام ارزشی در یک جامعه است. وی افزود: شما وجود خدا را چطور اثبات می کنید؟ بشر تا یک جایی می فهمد؛ این مسئله مانند این است که یک انرژی بسیار زیادی وجود دارد و ما سعی میکنیم آن را در اندازه های کوچک بفهمیم. ظرفها هم ارز نیستند. انسان باید سعی کند تا جایی که میتواند بفهمد، ولی او هم تا جایی میفهمد. نباید فراتر از متن درک کرد. این را ما در حوزههای اجتماعیشدن مثل مدارس ،خانواده و ... یاد می گیریم. ما 1400 سال است که اینگونه دینداری را تمرین کردیم. آسیب شناسی متون دینی در فضای مجازی این مدرس دانشگاه در پاسخ به آسیبهایی که فضای مجازی میتواند برای متون دینی داشتهباشد گفت: اولاً بحث ما آسیبهای دینی است یا آسیبهای اجتماعی. ما دو اجتماع داریم؛ اجتماع مجازی و اجتماع واقعی. آدمهایی که در اجتماع واقعی یک نوع عمل میکنند ضروررتاً در فضای مجازی اینگونه رفتار نمیکنند. دین ماهیتش این است که برای افراد عادی نیاز به اثبات ندارد چرا که با نظام ارزشی آنها سر و کار دارد. این باورها خودش یک توقف و ترمز برای وارد نشدن به حوزههای غیرمجاز دینی است.
اما بدین لحاظ که در فضای مجازی امکان معناسازی باعث نوعی آسیب میشود، میتوان تأمل کرد.چون اگر کسی عناد داشتهباشد میتواند وارد این حوزه بشود. قرآن یک تامیت و تمامیتی دارد؛ کلمات در قالب این تمامیت معنا میدهد. سورههای مختلف قرآن مثل سوره محمد(ص) و اسرا تنهای مختلفی دارد .خدا در قسمتهای مختلف آن به صورتهای متعددی با بشر صحبت میکند. موج مطالعه اسلامی در غرب عضو هیئت علمی دانشگاه تهران راه جلوگیری از عنادورزی و بدعتگذاری را در تخصصگرایی دانست و افزود: بنگاهها و نهادهای دینی با قضیه تخصصگرایی به خوبی کنار آمدهاند بدون اینکه به شیوههای سنتی کار کنند. و بهتدریج دنبال این هستند که به تمامی سؤالات دینی پاسخ دهند. چون به قابلیتهایشان اعتقاد دارند.
وی در ادامه با توجه به حضور «همباوران دینی در اینترنت»، به میزان موفقیت دین اسلام در این عرصه بهویژه در جهان غرب(با توجه به قرائت تروریستی که از آن در این مناطق وجود دارد)، اشاره کرد و گفت: اینکه کدامیک از ادیان موفق بودند نیاز به تحقیق دارد. ولی آن چه که در سطح دیده میشود این است که غربیها در فهم اسلام خیلی کار کردهاند. آدمهای مختلفی در غرب بهخصوص در دین مسیحیت و در قشر دانشگاهی تمایل به فهم اسلام، خارج از برچسبهایی که به آن زده میشود، نشان میدهند. لذا یک موج مطالعه اسلامی در غرب شکل گرفتهاست. طبیعی است که در این پروسه فارغ از تعامل با متخصصین غیرغربی نخواهندبود. همانطور که تا کنون بسیاری از متخصصین غربی در همایشهای برگزار شده در ایران تمایل به تعامل با متخصصین شرقی نشان دادهاند. از این طرف هم متخصصان دینی داخلی خوب کار میکنند. مؤسسات مختلفی با امکانات و زبانهای متعدد در حال فعالیت در حوزه دینی هستند. تاریخ جهان نشان میدهد که همیشه تخاصمات به رویارویی ایدئولوژیک ختم میشوند. این رویارویی ایدئولوژیک، میتواند از جنگهای صلیبی تا دعواهایی که بین فرق مختلف دینی بهراه میاندازند شامل شود. بنابراین به همان میزانی که نیروهای مخالف دین اسلام در این فضا وجود دارد در سطوح مختلفی نیز چه در داخل و چه در خارج از کشور، «آگاهیبخشی» صورت میگیرد. حوزههای دینی که در غرب خوب کار میکنند فارغ از یک نگاه ایدئولوژیک به دین اسلام هستند. باز تولید هویت دینی، تکثر فرهنگی؛ تقویت مولفه های دینی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بازتولید هویت دینی در پی تکثر فرهنگی را در تقویت مؤلفههای دینی موثر دانست و گفت: ماهیت و ریشه آفرینش در تکثر است. از ابتدا قرار نبود فقط یک رنگ، یک جنس، یک نوع درخت و... وجود داشتهباشد. تنها چیزی که تکثر ندارد خود خداست. ذات تکثر اعم از تکثرهای قومی، نژادی و حتی ایدئولوژیک نمیتواند به روابط اجتماعی آسیب بزند. به تعداد آدمهای دنیا اثر انگشت وجود دارد و به تعداد آدمهای دنیا ذهن. همه انسانها نمیتوانند یک جور مشابه فکر کنند.
وی تصریح کرد: اگر نهادهای دینی خوب عمل کنند اجازه رشد باورهای دینی غیرمتعارف را در عین تکثر فرهنگی نمیدهند. این بدین معنا نیست که این نهادها یک دیوار و حصری ایجاد میکنند ولی دستگاههای دینی وظیفهشان این است که به مکانیزم ارائه شناخت درباره سؤالهای دینی بپردازند. در سال 57 هر ایرانی یک جور فکر میکرد ولی الان با حفظ همان باورهای دینی تکثر در نگاه و اندیشه در جامعه بوجود آمدهاست. این خود نوعی «دینباوری جدید» در جهان است؛ نوعی خواهش و تمایل جمعی درباره دین در همه جوامع وجود دارد. دانشیار گروه ارتباطات در ادامه افزود: در روششناسی گفتهمیشود که آدمها میتوانند قاعده را نقض کنند. اما برای من همیشه سؤال این است که چرا آدمها قاعده را نقض نمیکنند. نظام ارزشی ماهیت انتزاعی و ماورای زمینی دارد. گویی آدمها را هدایت میکند. همه در جهان دنبال صلح هستند، همه دنبال خدا هستند. بعد از می 1968 در فرانسه باورهای دینی به شدت آسیب دید ولی الان شما جوانان فرانسوی را میبینید که به ارزشهای دینی بازگشتهاند. انگار یک چیزی هدایتگر بشر است که خارج از دایره فهم ماست. مدرس درس افکار عمومی و رسانه، عملکرد دولت را در حمایت از نهادهای دینی فعال در عرصه مجازی نقد کرد و گفت: من با تلویزیون ایران موافق نیستم. چرا که تلویزیون یک رسانه تخصصی درباره دین نیست، ولی میخواهد کار دینی کند. بنابراین تعارض در نقشها بهوجود میآید. در فضای مجازی کار تخصصی را باید وبلاگها و سایتهای تخصصی فعال در این حوزه انجام دهند. قرائت یک وجهی دین؛ تلاقی باورهای سیاسی و ایدئولوژیک تبلیغ دینی در تلویزیون میتوانست کمتر و بهتر باشد در حالی که اینطور نیست. علم ارتباطات میگوید که تبلیغ اگر از حد خودش بگذرد تبدیل به ضد تبلیغ میشود. لذا در بخشهایی از فضای مجازی که دولت وارد کار نشده، کارهای خوبی صورت گرفتهاست. مشکل جایی بهوجود میآید که دولت میخواهد قرائت خاصی از دین را ارائه دهد. اینجا تلاقی بین باورهای سیاسی و ایدئولوژیک بوجود میآید.
سردبیر «نشریه جهانی رسانه» در ادامه گفت: باورهای دینی فقط باورند، وقتی با آنها برخورد عقیدتی شود دچار تعارض میشوند. در یک شوی تلویزیونی نمیتوان به یک باور دینی پاسخ داد. به عقیده من نظام سیاسی ایران از آنجایی که یک نظام دینی است خود را موظف به دخالت در امور دینی میداند. بنابراین دولت مرزها را مشخص نکردهاست. در بعضی قسمتها افراطی و در بعضی دیگر ضعیف عمل کرده است. بهطور مثال در دانشگاهها و مدارس منطقیتر پیش رفتهاست. اما در برخی مؤلفههای فرهنگی ضعیف عمل کردهاست. عملکرد دولت تعریف شده نیست. چرا که مرزها مشخص نیستند. مدل ایده آل فعالیت دینی، تخصص گرایی در فضای مجازی وی در ادامه به مدلی ایدهآل در زمینه فعالیت دین در عرصه مجازی اشاره کرد و گفت: سوروکین معتقد است تاریخ جهان، تاریخی دورانی است. فرهنگ مادی، فرهنگ معنوی و بعد از آن فرهنگ جامع. ولی شکل مناسبش فرهنگ جامع است که ترکیبی از فرهنگ مادی و معنوی است. آموزههای زمان پیامبر (ص)و حضرت علی(ع) ترکیبی از همین دو فرهنگ است. مدل ایدهآل برای عملکرد نهادهای دینی در اینترنت را باید متخصصان مشخص کنند.
دکتر عبداللهیان تصریح کرد: تخصص را باید با فضای مجازی ترکیب کرد. تخصص را باید با تلویزیون، رادیو و اینترنت ترکیب کرد. نوع بحث دینی در تلویزیون را باید متخصصین روشن کنند و اثرات اجتماعی تبلیغات دینی را جامعهشناسان و متخصصان علوم ارتباطات دنبال کنند. وی در پایان تأکید کرد: در فضای مجازی متون دینی همچون قرآن در تعامل با این رسانه معنا میشود. ما در اینترنت قصد انتقال دانش نداریم بلکه میخواهیم باور را منتقل، بازتولید یا حتی تولید کنیم. ما در سطح ارتباطات آموزههای دریدا را داریم که چطور میشود با متن برخورد کرد. آموزههای هرمونتیک را داریم. بنابراین باید در ابتدا جامعه و نقاط ضعفش را بشناسیم و در ادامه تواناییهای رسانه و نوع تعاملش را با دین بررسی کنیم سپس دست به تبلیغ دینی بزنیم، که در صورت رعایت کردن این پروسه موفق خواهیمشد.
|
منبع:www.ikna.ir
نظرات شما: نظر
نظرات شما: نظر
(بدون شرح)
نظرات شما: نظر
تفسیر قرآن مقام معظم رهبری: بیان خصوصیات متقین
الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون ( 3- بقره ) : برای همین متقین شش خصوصیات بیان شده که این شش خصوصیات در یک انسان، در حقیقت عناصر تشکیل دهندهی تقواست و آن تقوای صحیح و عینی با این شش خصوصیت در حقیقت در انسان تأمین میشود البته فراموش نشود که من در جلسهی قبل گفتم : این تقوا در همهی مراحل به انسان کمک میکند، یعنی شما وقتی یک مایهای از تقوا داشته باشید از قرآن یک چیزی میفهمید و هدایت میشوید و این تقوا هرچه بیشتر بشود شما از قرآن بیشتر میفهمید یعنی حتی یک انسانی که در حد اعلای تقوا هست اگر باز تقوایش بیشتر شود به همان نسبت افزایش روحیه تقوا ممکن است باز چیزهای جدیدتر و ترفهتر و یک ظرافتهایی را از قرآن بفهمد و این فقط مربوط به اول کار نیست که بگوئیم اگر میخواهید از قرآن چیزی بفهمید باید با تقوا بشوید و بعد که تقوا یعنی همان هشیاری و دقت را بدست آورید دیگر برو در بطن قرآن، نخیر، درهمهی مراحل هرچه این تقوا بیشتر شد درک انسان بیشتر میشود، حالا این شش خصوصیت مقدماتی است برای اینکه یک سطح قابل قبولی از تقوا در انسان بوجود بیاید، یا بگوییم یک حداقل لازمی از تقوا در انسان بوجود میآید. اولین خصوصیت این است که : الذین یؤمنون بالغیب.
نظرات شما: نظر
زندگینامهی «مهدی آذریزدی» نویسندهی قصههای قرآن مکتوب شد | ||
گروه ادب: زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی «مهدی آذریزدی» نویسندهی قصههای قرآن توسط نشر انجن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در پیشگفتار این کتاب در مقالهای با عنوان «شکوه زندگی» به قلم «محمدرضا نصیری» قائممقام انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آمده است: «مهدی آذریزدی، بازنویس متون کهن ادب فارسی برای کودکان و نوجوانان، از نوادر خاص روزگار ما است. خاص بودن، او را در زمره نوادر زمان ما قرار داده است. او کودکی را در تنگدستی و عسرت گذراند، هیچگاه چون کودکان دیگر به مدرسه نرفت و لذت دنیای کودکان را در نیافت.» قائممقام انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این مقاله ادامه میدهد: «مهدی قرآن را نیز نزد مادربزرگاش، که از معلمان قرآن به شیوهی مکتبخانهای بود، فراگرفت اما در خانهی آنها علاوه بر قرآن کریم «معراج السعادة»، «نصاب الصبیان»، «مفاتیح»، «جامع المقدمات» و جز اینها بود که امر با خواندن آنها شوق دروناش را برای آموختن آرام میکرد. چون او همواره در حسرت مدرسه رفتن و داشتن کتاب بود از این رو بدترین خاطرهی دوران کودکیاش را وقتی میداند که میبیند کودکان همسن و سالش کتابهایی دارند که به دلیل بیسوادی قادر به خواندن آنها نیستند و او کتابی برای خواندن ندارد.» نصیری میافزاید: «نکتهی جالب در خصوص شأن علمی و فرهنگی استاد آذریزدی، پیوند درونسالکی طالب علم با دنیای سرشار از پاکی و پر از و رمز کودکان است و او که جوانی را مصروف خواندن، آموختن و غنی ساختن دورناش کرده بود، در سن سی و پنج سالگی به فکر احیای متون ادب فارسی برای کودکان به شیوهی روایتگونه به نثری ساده و روان افتاد. بنابراین، نقش استاد مهدی آذریزدی، نقشی کلیدی در اتصال و ارتباط نسل امروز با پشتوانهی غنی روزگار دیروز است، نقش سرنوشتساز کسی که مانع گسیختگی فرهنگی امروز ما با دیروزمان گشته است. او کودکان را به مؤانست با کتاب، دوری از ریا و تملق و یافتن معنای واقعی سادگی در زندگی و زندگی درویشانه و سرشار از آرامش و سلامتی دعوت میکند.» در ادامهی این کتاب در بخشی با عنوان «حصهای از چند و چون قصههای آذریزدی» به قلم «حسن حبیبی»، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی میخوانیم: «یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود و بعد در میان خلایق، خداوند، استاد مهدی آذریزدی را آفرید و این استاد روزی به فکرش رسید که آفرینندهی جهان به بچهها، آفریدگان خود را خوب خلق کرده است و بنابراین برای این خوبها باید کار کرد تا شکر نعمت خدای به جای آورده شود و فکرش به اینجا رسید که در قدیم و ندیمها، آدمهای خوب به فراوانی، قصههای خوبی گفتهاند و بخشی از این قصههای خوب بهتر از قصههای دیگر بوده است. یک روز او به این نتیجه رسید برای دورهی ما یعنی (دورهی استاد آذریزدی)، آن چنان که باید و شاید بچهفهم نیست، لاجرم آذریزدی فکر خود را ادامه داد، و به اصطلاح امروزیها آن را اجرایی و عملیاتی کرد: یعنی در پی راه روشنی رفت که این قصههای خوب را برای بچههای خوب امروزی قابل درک و فهم کند.» حبیبی در بخشی دیگر از مقالهی خود با ارزیابی «مجموعه قصههای خوب برای بچههای خوب» میافزاید: «استاد آذریزدی صرف نظر از آثار مفرد خود، دو مجموعه قصههای خوب برای بچههای خوب و قصههای تازه از کتابهای کهن را ساخته و پرداخته است و با این کار سترگ، دو مجموعه بسیار با ارزش از ادبیات کلاسیک ایران را بازنویسی کرده و به نام خود در ادبیات کودکان و نوجوانان به یادگار گذاشته است.» رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به بازنویسی قصههای قرآن در مجموعهی قصههای خوب برای بچههای خوب بیان میکند: «مقصود از تحریر قصههای قرآن این بوده است که کودکان با خواندن این قصهها و سرگذشتها با نام قرآن بیشتر آموخته و مأنوس شوند چه آنهایی با قرآن مأنوساند و چه آنهایی از فیض آموختن قرآن مهجور بودهاند. در زبان فارسی تا زمان تدوین کتاب قصههای قرآن، کتابی در این زمینه خاص کودکان و نوسوادان به زبان ساده فراهم نشده بود و جای آن خالی بود و وجود آن لازم مینمود.» «میخواستم خودم باشم»، «فردوسی به کودکان چه میآموزد؟»، «روزهای گذرا و روزهای ماندگار»، «فالگیر»، «خودنویس و مداد» به قلم مهدی آذریزدی، «آذریزدی، شوریدهای نهان»، از محمدهادی محمدی، «روحی ریشه گرفته از رویا» به قلم حسین مسرت، «در حجلهی کتاب» ،«قصههای مکتوب» به قلم مصطفی رحماندوست، «راوی الفبای حیات» از پروین دولت آبادی و «مهدی آذریزدی، پدر بزرگ فروتن قصههای کوکان» از دیگر عناوین این زندگینامه است. این کتاب با کارنامهی اسناد و عکسهایی از زندگی آذریزدی به پایان میرسد. این کتاب به قیمت 1500 تومان و در شمارگان 1400 نسخه منتشر شده است. |
نظرات شما: نظر
دکتر والریاپروخوا: به خاطر قرآن مسلمان شدم
|
دکتر والریاپوروخوا، متولد مسکو است و به گفته خودش، او یکى از اشرافزادگان روسى به شمار مىآید. تحصیلات عالیهاش را در مسکو در دو رشته فلسفه و زبانشناسى گذرانده است. او مترجم قرآن به زبان روسى است
دکتر والریا پوروخوا، مترجم قرآن به زبان روسى
و یکى از معدود بانوان مسلمانى است که قرآن را ترجمه کرده است.
دکتر خوا، از دین مسیح به اسلام گروید و وقتى از او دلیل مسلمان شدنش را پرسیدم، نگاهى به من کرد و گفت: «من به خاطر قرآن مسلمان شدم. قرآن را مطالعه کردم؛ در آن دقیق شدم و عمیقاً تفکر کردم و دیدم دین ما، دین یهود و همه ادیان الهى، محدود به زمانى خاص بودهاند. این در حالى است که پیامبران این ادیان، وعده و مژده دینى ماندگار و جاودانه را دادهاند. وقتى درباره دین اسلام و قرآن تحقیق و مطالعه کردم، با اطمینان قلبى، اسلام را به عنوان تنها دین ماندگار پذیرفتم و مسلمان شدم».
او تحصیلات دانشگاهى خود را نیز در این امر مؤثر مىداند و معتقد است که تحصیلاتش در زمینه فلسفه و زبانشناسى، او را براى فهم و درکى عمیقتر از قرآن یارى داده است.
از او سؤال کردم: چه شد که تصمیم گرفتید قرآن را ترجمه کنید؟ اندکى مکث کرد و گفت: «قرآن، قبل از انقلاب روسیه، بارها و بارها توسط غیرمسلمانان، به زبان روسى ترجمه شده بود؛ ولى هیچکدام مورد تأیید نبودند؛ چون همگى با دیدگاه مسیحیت به قرآن نگاه کرده بودند. من وقتى مسلمان شدم، احساس کردم وظیفه و رسالتى دارم تا این کار را بهطور دقیق و درست انجام دهم. دوازده سال از عمر خود را بىوقفه در این زمینه کار کردم و خوشبختانه موفق شدم ترجمهاى ارائه دهم که هم بااستقبال جامعه روسیه و هم با تأیید علماى اسلام روبهرو شود و از این جهت خدا را بسیار شاکر و ممنونم».
مىخواستم بدانم که مردم روسیه با این اثر چگونه برخورد کردهاند و وقتى این موضوع را از او پرسیدم، لبخندى زد و با اعتماد به نفس گفت: «مسیحیان به صورت بسیار جالبى با آن برخورد کردند و دوست داشتند آن را مطالعه کنند؛ چون مردم روسیه خیلى باهوش هستند. زبان روسى، زبانى شیواست که مىتواند مفاهیم بلند قرآنى را به شکل زیبایى بیان کند و این، براى آنها جذابیت داشت. در ضمن چون خانواده ما یکى از خانوادههاى معروف روسیه است، بنابراین براى هموطنانم جالب بود که بدانند چطور یک اشرافزاده روسى از مسیحیت به اسلام گرایش پیدا کرده و قرآن را با عشق ترجمه کرده است».
وقتى این جملات را گفت، من واقعاً عشق به قرآن را در چشمانش دیدم. در بین گفتوگو بدون این که من از او سؤالى بکنم، گفت: «کشور زیبایى دارید و نمایشگاه قرآن در ایران، یکى از باشکوهترین و زیباترین برنامههایى است که من در زمینه قرآن در تمام دنیا دیدهام. من واقعاً خوشحالم که به این نمایشگاه دعوت شدهام».
http://www.rahyaftegan.com
نظرات شما: نظر
(بدون شرح)
نظرات شما: نظر
تفسیر قرآن مقام معظم رهبری: مفهوم تقوا
در مورد تقوا : چون کلمه تقوا یک سخن تکرار شونده است و فرهنگ تقوا در جامعه خیلی تکرار میشود، من اصرار دارم شما آن نکتهی حرف مرا دریابید، ولذا مقصود را درست توجه کنید! من گفتم تقوا را میتوانیم اینطور معنی کنیم که شما بفهمید. اما واژه گزینی برای ترجمه یک معنی دیگر است.
مفهوم تقوا
تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون، یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز میکنید، یعنی برو در خانهات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد، این جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیکند. بلکه میگوید در سینهی قضایا و واقعیتها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز کنید. مثل رانندهای که رانندگی میکند اما پرهیز هم میکند و این پرهیز همان است که گفته شد. مراقبت کردن و مواظب خود بودن، پس کلمهی پرهیز در اینجا یک کلمهای است درست، منتها چون پرهیزگاران در ترجمهی متقین زیاد تکرار شده و در ذهنها آن حساسیت لازم را به معنا برنمیانگیزد، من ترجیح دادم بگوئید پرهیزمندان البته پرهیزمندان را هم چون جا نیفتاده اصرار ندارم بگوئید، خود بنده آن سالهای قدیم تقوا را پروا گرفتن و پرواداشتن را معنا میکردم، اما بعد فکر کردم دیدم عبارت پرواکاران و پروامندان یک عبارت نامأنوسی است و هیچ مصطلح نیست، یعنی آن موسیقیی لغت باید بر گوش سنگینی نکند، باید زیبا به گوش برسد تا رایج شود و این یکی از رازهای واژه گزینی است.
بنابراین : شما معنای تقوا را بدانید: که تقوا یعنی: پرهیز در حال حرکت و مراقبت در حال حرکت، در میدانها حرکت بکنید، اما مواظب باشید! از اصطکاکها، از غلط رفتن راهها، از واردکردن ضایعهها بخود یا دیگران و از تخطّی کردن از حدودی که برای انسان معین کرده که انسان را به گمراهی میبرد، چون جاده بسیار خطرناک و طولانی و ظلمانی است.
این ظلمات دنیا را مشاهده میکنید که قدرت مادی گرچه گردوغباری امروز در دنیا برپا کرده؟ عربده میکشند و تصمیمگیری میکنند و چه بسیار انسانهایی که در این راهها گمراه میشوند. پس باید مواظب بود! چقدر انسان امروز در دنیا حقانیت راههای استکباری را در دلش قبول دارد؟ همین که میگویند افکار عمومی غرب اینگونه گفت همین تلاشی که میکنند تا افکار عمومی غرب را علیهیک مفهومی و یک حقیقتی برانگیزد این برای چیست؟ برای همین است که میخواهند باورها انسانها را جلب کنند که متأسفانه باور خیلی را جلی میکنند و این همان گمراهی پذیری راه حقیقت و راه زندگی است که اگر یک ذره هشیاری شان را از دست دادند گمراه خواهند شد، ولذا در این راه تقوا لازم است اگر کسی این تقوا را داشت، آن وقت قرآن او را هدایت کند، لکن اگر کسی این تقوا را نداشت و همچنان چشم بسته، بزن و برو و بیتوجه مستانه حرکت کند، آیا قرآن میتواند او را هدایت کند؟ ابداً ، هیچ سخن حقی این چنین آدمی را نمیتواند هدایت کند! کسی که گوش دل به هیچ چیز نمیدهد و هیچ حقیقتی را باور ندارد، وسرمست ودربست در اختیار شهوات خودش، یا شهوات دیگران دارد حرکت میکند. قران او را هدایت نخواهد کرد. بله قرآن یک ندایی هست، اما این ندا هیچوقت به گوش آنها حساس نمیآید. در قرآن یک تعبیری هست که میفرماید : اولئک ینادون من مکان بعید ( 44- فصلت ) و این اشاره به همین آدمهاست میگوید : آنها ندا داده میشوند از راهی دور. شما گاهی یک آهنگی را از راه دور میشنوید، مثلاً یک نفر خوشخوانی یک نغمه بسیار زیبایی را با زیر و بمهای بسیار رقیق و لطیفی دارد میخواند اما فرض کنید از فاصله یک کیلومتری، صدای او میآید لکن چه میگوید؟ اولاً معلوم نیست، چون لفظ شنیده نمیشود و فقط صدا شنیده میشود، بعد همین صدا هم که ظرافتهای درونش بکار رفته اصلا فهمیده نمیشود، مثل یک خطی که بر دیوار رسم شده و شما آنرا از دور میبینید یک خط است اما وقتی نزدیک میروید میبینید این خط مثلاً یک ظرافتهایی درونش به کار رفته که از دور نمیشود دید، ولذا این آدمها را قرآن میگوید مثل اینکه از دور صدایشان میزنند چیزی نمی شنوند پس باید هشیار بود تا هدایت شد. این مختصری از جلسهی گذشته و، هدی للمتقین بود.
نظرات شما: نظر
باران در قرآن | ||
گروه وبلاگ: :«آیا ندیدى که خداوند ابرهایى را به آرامى مىراند، سپس میان آنها پیوند مىدهد، و بعد آن را متراکم مىسازد؟! در این حال، دانههاى باران را مىبینى که از لابهلاى آن خارج مىشود و از آسمان از کوههایى که در آن است دانههاى تگرگ نازل مىکند» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «آفتاب قم» که به بررسی مباحث دینی میپردازد آخرین پست خود را با اعجاز علمی قرآن بهروز کردهاست. بلاگر سعی کرده با تطبیق آیات قرآن و مباحث و دلایل علمی موجود، اعجاز قرآن را ثابت نماید. وی در ابتدا آیهای از سوره مبارکه نور به این مضمون میآورد:«آیا ندیدى که خداوند ابرهایى را به آرامى مىراند، سپس میان آنها پیوند مىدهد، و بعد آن را متراکم مىسازد؟! در این حال، دانههاى باران را مىبینى که از لابهلاى آن خارج مىشود و از آسمان از کوههایى که در آن است (ابرهایى که همچون کوهها انباشته شدهاند) دانههاى تگرگ نازل مىکند، و هر کس را بخواهد بوسیله آن زیان مىرساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف مىکند; نزدیک است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد!» سپس مراحل ایجاد و ریزش باران را طبق مطالعات و تحقیقات پژوهشگران با صرف زمان و هزینه فراوان همانگونه که سالها قبل در کتاب آسمانی ما آمده است، اینگونه مینویسد:«هواشناسان طی مطالعاتشان به این نتیجه رسیدهاند که ابر کومولونیمبوس طی مراحل زیر موجب ریزش باران میگردد: «ابرها با نیروی باد به حرکت در می آیند، قطعه های پراکنده و کوچک که کومولوس نام دارند با نیروی باد به یکدیگر فشرده شده و در یک منطقه تجمع مییابند و ابرهای کومولونیموس را میسازند، در مرحله بعد ابرهای کوچکتر به یکدیگر متصل و ابرهای بزرگتر را تشکیل میدهند که در آنها حرکت و رشد عمودی به سمت بالا انجام میشود. این پدیده در مرکز ابرها بیشتر از لبه ها و کنارههای آن رخ میدهد و بعد از این رشد رو به بالا موجب کشیده شدن توده ابر به بالا و رسیدن به ناحیه سردتر اتمسفر (جو) که محل تشکیل قطرههای آب و تگرگ است میشود. و قطرههای آب و تگرگ، بزرگتر و سنگینتر شده و حرکت رو به بالای آنها متوقف میشود و به صورت قطرههای باران و تگرگ فرود میآیند. در مورد برفها نیز همه ابرها ذرات آب یا کریستال یخ را با خود حمل میکنند، اما این ذرات بسیار کوچکتر از آن هستند که به زمین ببارند. اگر ارتفاع ابرها بیشتر شود، هوای سردتر، باعث فشردهترشدن بخار آب میشود و این ممکن است برای شکل دادن باران، تگرگ یا برف مناسب باشد.» منبع:www.ikna.ir |
نظرات شما: نظر