منبع: http://www.iqna.ir
نظرات شما: بدون نظر
رابطه بین عدالت خداوند و شفاعت در وبلاگ «عدل الهی» | ||
گروه وبلاگ: «هـمـانطـور که قرآنمجید بیان مىکند، شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچکس نمىتواند شفاعت کند.»
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «عدل الهی» که در سرویسدهندهی پارسیبلاگ بهروز میشود در پست اخیر خود به بررسی رابطهی بین عدالت خداوند و شفاعت پرداختهاست. بلاگر با اشاره به اینکه «شفاعت» در لغت بهمـعنى ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جفت کردن آن است مینویسد: «شفاعت در اصطلاح مذهبى بهمعنى کمک کردن اولیاى خدا(پیامبران، امامان و مردم صالح و درستکار) براى نجات افرادى است که در طول زندگى مرتکب لغزشهایى شدهاند.» وی با توضیح این نکته که کمک به نجات افراد گنهکار به دو شکل است، میافزاید: «یک شکل آن ظلم و ستم و تبعیض ناروا بوده و شکل دیگر آن یکنوع درس تربیت، روزنه امید و وسیلهی تکامل است، اگر افرادى که مورد شفاعت واقع مىشوند هیچگونه شایستگى نداشتهباشند و درعینحال به آنها بدون جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار یک نوع تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است. ایـن هـمـان شـفـاعـت غلط و ناروایى است که موجب میشود جنایتکاران از انجام هیچ جنایتى کوتاهى نکنند، ولى مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست که عقل و خرد آنرا محکوم مىکند.» بلاگر در ادامه یادآور میشود: «اگـر بـعـضـى از گناهکاران به خاطر پیوندهاى معنوى که با خدا داشتند و به خاطر ارتباط ایمانى که با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند مورد کمک شفیعان روز رستاخیز قرار گیرند، در اینصورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنهکار از نیمه راه است.» وی با بیان این نکته که قرآنمجید شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمیتواند شفاعت کند، خاطرنشان میکند: «ناگفته پیداست که اذن خـدا بـىجـهـت و بـدون حکمت نخواهد بود؛ در اینصورت باید گفت اذن خدا شامل حال کـسـانى مىشود که براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى لغزش و گناهى داشـتـنـد بـه مـرحله پردهدرى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود رادر بعضى از جهات ضعیف کـردهاند.» |
نظرات شما: بدون نظر
کشتهشدن شیطان در وبلاگ «بقیه الله» | ||
گروه وبلاگ: به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، وبلاگ «بقیه الله» در پستی با اشاره به آیاتی از قرآن و چند حدیث از معصومان در مورد طول عمر شیطان و زمان کشتهشدن یا مردن آن مطالبی مینویسد.
این وبلاگ که از مرداد 85 فعالیت خود را در سرویسدهنده وبلاگ بلاگفا آغاز کردهاست با موضوعاتی چون انتظار، مصلح جهانی در گفتار پیامبر صلى الله علیه وآله، یکی دیگر از معجزات آقا امام زمان، زندگى شخصى وکیفیت معیشت امام زمان(ع)، معجزات حضرت مهدى(ع)، کشته شدن شیطان، کلام آن حضرت،حکومت جهانى در عصر فنآورى، از آداب استجابت دعا و بشارت ظهور مهدی در زبور داوود بهروز میشود. بلاگر مطالب این پست خود را با آیاتی از قرآن چنین آغاز میکند: «همانگونه که در قرآن کریم آمده، شیطان از سجده بر انسان خودداری کرد (حجر/31) و از درگاه خداوند رانده شد (حجر/34). در این هنگام او از خداوند درخواستی کرد:«قالَ رَبِّ فَأنظِرْنی إلی یَومِ یُبْعَثونَ (حجر/36) :گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)». وی می افزاید: «خداوند در پاسخ او:«قالَ فَإنّکَ مِنَ الْمُنْظِرینَ * إلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلومِ (حجر/37و38) فرمود:تو از مهلتیافتگانی! (امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز و وقت معیّنی.»از این تعبیر معلوم میشود در خواست شیطان، اجابت نشدهاست، و طبق فرموده امامان علیهم السّلام منظور از روز وقت معیّن، وقت ظهور امام قائم(عج) است. بنابر این شیطان در این وقت کشته میشود یا میمیرد.» در ادامه مینویسد: «در روایات می خوانیم، شخصی در مورد جمله «یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلومِ» که در آیه مذکور آمده از امام صادق علیه السّلام سؤال کرد، امام علیه السّلام فرمود:«وقتی که قائم (عج) ظهور کند و به مسجد کوفه بیاید، در این مسجد، شیطان به حضور آن حضرت میآید و زانو به زمین میزند و می گوید:«یا وَیْلَهُ مِنْ هذَا الْیَوْمِ: وای از این روز». سپس مینویسد: «آنگاه امام قائم (عج) موی پیشانی شیطان را میگیرد و گردنش را میزند و او را به هلاکت میرساند، این روز وقت معلوم، (در آیه مذکور) است. («اثباة الهداة»، ج7، ص101)» |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: بدون نظر
بلاهای سبک شمردن نماز در وبلاگ «معصومیت از دست رفته» | ||
گروه وبلاگ: وبلاگ «معصومیت از دست رفته» در پست اخیر خود مطالبی در مورد سبک شمردن نماز می نوسید و همچنین به گناه آن و بلاهایی که به واسطه آن دامن گیر شخص می شود نیز اشاره می کند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، این وبلاگ از آبان ماه85 فعالیت خود را در سرویس دهنده وبلاگ پرشین بلاگ آغاز نموده است. بلاگر در وبلاگ خود تعدادی مداحی و کلیپ های مذهبی برای مشاهده و دانلود نیز قرار دادهاست. وی در آغاز مطالبش مینویسد: «حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از پدر بزرگوارش سؤال پرسید، مجازات مرد یا زنی که به نماز خود اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد چیست؟» در ادامه می آورد: «حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند: پروردگار جهان او را به پانزده بلا گرفتار می شازد: شش بلا از آنها در دنیاست، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلای دیگر در قیامت، هنگام خروج از قبر دامن گیر او میشود.» سپس به بیان این بلاها می پردازد و ابتدا بلاهای دنیوی را عنوان میکند: «شش بلایی که در دنیا به او می رسد:1-خداوند برکت را از عمر او برمی دارد.2-برکت را از روزی او نیز می گیرد.3-چهرة صالحان را از او می گیرد.4-هر عملی که انجام دهد اجر ندارد.5-دعای او به هدف اجابت نمی رسد.6-از دعای نیکان بهره ای ندارد.» در مورد بلاهای هنگام مرگ و داخل قبر مینویسد: «سه بلایی که در هنگام مرگ (جان دادن) پیش می آیند:1-ذلیل و خوار می میرد.2-گرسنه می میرد. 3-تشنه می میرد و هر چه آب به او بنوشانند، تشنگی او برطرف نمی شود. سه بلایی که در قبر، بدان دچار می شود:1 -خداوند متعال فرشتهای را برای عذاب او در قبر می گمارد. 2-گرفتار فشار قبر می شود. 3-قبر او تاریک است.» وی در پایان بلاهای سبک شمردن نماز در آخرت را مینویسد: «و اما بلاهایی که در هنگام خروج از قبر (آخرت) بدانها گرفتار می شود:1-خداوند متعال فرشته ای را مأمور می کند تا در برابر همگان، او را با صورت روی زمین بکشاند.2-حسابرسی او بسیار شدید و سخت خواهد بود. 3-نظر رحمت خداوند شامل او نمی شود و او را پاک نمی سازد و برای او عذابی دردناک خواهد بود.» |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: بدون نظر
دلایل محبت حضرت یعقوب(ع) به دو پسرش در وبلاگ «عصمت» | ||
گروه وبلاگ: «باتوجه به علم خدادادى که حضرت یعقوب(ع) و قدرت تشخیص آینده فرزندانش که کدام با ایمان و با تقوا و کدام به بیراهه مىروند و نیز نمایان بودن آثار ایمان و تقوا در حضرت یوسف، سبب محبت بیشتر پدر به او شد.»
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «عصمت» که در سرویسدهندهی پارسیبلاگ بهروز میشود در پست اخیر خود به بررسی این موضوع که چرا حضرت یعقوب(ع) به دو پسر خودش یعنی حضرت یوسف(ع) و بنیامین محبت بیشتری داشتند پرداخته است. بلاگر در ابتدا دربارهی دلایل اظهار محبت حضرت یعقوب نسبت به دو پسرش(یوسف و بنیامین و مخصوصاً یوسف) از بین سایر فرزندان، مینویسد: «آندو، کوچکترین فرزندان او محسوب مىشدند و طبعاً نیاز به حمایت و محبت بیشترى داشتند، طبق بعضى از روایات، مادر آنها(راحیل) از دنیا رفتهبود و به این جهت نیز به محبت بیشترى نیاز داشتند، نمایان شدن نبوغ و استعداد فوقالعادهاى که مخصوصاً در حضرت یوسف(ع) بود، باعث شد، پدر، توجه بیشترى به او داشتهباشد.» وی در ادامه یادآور میشود: «باتوجه به علم خدادادى که حضرت یعقوب(ع) و قدرت تشخیص آینده فرزندانش که کدام با ایمان و با تقوا و کدام به بیراهه مىروند و نیز نمایان بودن آثار ایمان و تقوا در حضرت یوسف، سبب محبت بیشتر پدر به او شد؛ مخصوصاً این که معیار و ملاک ارزش در مکتب توحیدى تقواست، افزون بر اینها، تفاوت در اظهار محبت، اگر به تبعیض در عمل نیانجامد، مانعى ندارد.» |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: بدون نظر
ذوالقرنین در قرآن چه کسی است؟ | ||
گروه وبلاگ:«کلمه ذوالقرنین نام شخصی است که در قرآن و در سوره کهف از آیه 83 تا 110 نام برده شده است. ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است.» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، بلاگر وبلاگ پارسی در پست خود به معرفی ذوالقرنین از ددیگاه قران پرداخته است.
این بلاگر مینویسد:«قرآن ذوالقرنین را شخصی نامیده است که بنا بر درخواست قومی سدی ازآهن و مس جهت جلوگیری از هجوم بیگانگان برای آنان میسازد.» این بلاگر در پست خود با بیان سه نظریه در مورد این شخص مینویسد:«در نظر اول عده ای اعتقاد دارند که وی اسکندر مقدونی است و وی را اسکندر ذوالقرنین مینامند. این نظریه را ابو علی سینا در کتاب «دار الشفاء»خود بیان نموده است.» وی ادامهمیدهد:«دومین نظریه مربوط میشود به ابن هشام در کتاب«تاریخ سیره» و ابوریحان بیرونی در« الاثار الباقیه» که این دو نفر ذوالقرنین را از پادشاهان یمن میدانستند.» این بلاگردر نهایت سومین و معتبرترین نظریه را بیان میکند و مینویسد:«ابوالکلام آزاد، وزیر فرهنگ معاصر هند در کتاب «ذوالقرنین» که این شخص را کورش کبیر پادشاه ایران نامیده است.» وی در پایان پست خود مینویسد:«هنوز به قطعی رسیدن کوروش بزرگ نرسیدند اما احتمال زیاد ذوالقرنین که در قرآن است همان کوروش بزرگ پادشاه عادل ایران زمین باشد.» این وبلاگ در سیستم بلاگفا بروز میشود و تاکنون43 پست را بروز کردهاست. |
منبع: www.iqna.ir
نظرات شما: بدون نظر
آداب دینى عید نوروز در وبلاگ «در جستجوی معنا» | ||
گروه وبلاگ: «اى دگرگونکننده قلبها و دیدهها! اى تدبیرگر شبان و روزان! اى متحولکننده سالها و حالتها! حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل نما!» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «در جستجوی معنا» در پست اخیر خود به آداب دینی عید نوروز پرداخته و در ابتدای نوشتار خود تأکید دعای سال تحویل بر چهار نکته تحوّل، محور تحوّل، متحول کننده و هدف تحول را یادآور میشود.
بلاگر در توضیح چهار نکته مینویسد: «بر طبق این دعا جهان در عین سکون داراى تغییر و تحول عمیقى در درون خویش است و دامنه این تحول آنچنان گستردهاست که از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است. این دعا بطور ظریفى به دگرگونى طبیعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىکند. آواى توحید(محوّل) در سرتاسر دعا و در هر فقره آن سخن از توحید است، این دعا تأکید مىکند که همه اینها یک خدا دارد و در واقع این دعا از کثرتگرایى به توحید دعوت مىکند.» «هدف تحول (محوّل الیه) هدف این تحول عظیم که از اعماق طبیعت آغاز شده و به حالات انسان رسیده است، اینست که حالات انسانى به بهترین حالات یعنى قرب الهى تبدیل شود. احسن حال و قرب الهى هدف این تحول بزرگ است، با این نگرش دعاى مزبور یک نظام آموزشى عقیدتى به معناى کامل است.» سپس نویسنده طهارت وپاکیزگى، هدیه دادن ، یاد خدا و صله رحم را جزو آداب دینی نوروز ذکر کرده و حدیثی از امام صادق (ع) ذکر میکند: «هرگاه نوروز فرا رسد غسل کرده و پاکیزهترین لباسهایت را پوشیده و از معطرترین عطرهایت استفاده کن و آن روز را روزه بگیر.» در انتها هفت سینی از قرآن مجید آوردهاست که: «سلام قولاً من رب رحیم، سلام على نوح فی العالمین، سلام على ابراهیم، سلام على موسى و هرون، سلام على آل یاسین، سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین، سلام هی حتى مطلع الفجر» |
نظرات شما: بدون نظر
«قرآن»؛ عامل سعادت دنیا و آخرت | ||
گروه وبلاگ: «به درستی که قرآن نور مبین است و ریسمان استوار و دستگیرهی محکم و بالاترین کمال و درجه و بهترین شفاء و فضیلت عظیم و سعادت بزرگ است.»
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، وبلاگ «مسجد آلعبا(ع)» برای بهروز کردن پستهایش از سرویسدهندهی بلاگفا استفاده میکند و در تاریخ 18 اسفند 1385 تأسیس شده در پست اخیر خود قرآن را بهعنوان عامل سعادت دنیا و آخرت معرفی کردهاست. بلاگر پست خود را با بیان سخنی از حضرت رسول اکرم(ص) آغاز کرده و مینویسد: «به درستی که قرآن نور مبین است و ریسمان استوار و دستگیرهی محکم و بالاترین کمال و درجه و بهترین شفاء؛ و فضیلت عظیم و سعادت بزرگ است.» وی در ادامه یافزاید: «هرکه از قرآن نور بگیرد خدا او را نورانی کند و هرکه امورش را به آن محکم سازد خدا او را از هر لغزش و گناه حفظ کند و هرکه به او متمسک بشود خدا او را نجات دهد و هر که از احکامش جدا نشود خدا او را کرامت و رفعت میبخشد و هرکه به او شفا جوید خدا او را شفا میدهد.» همچنین «هرکه او را انتخاب و برتری دهد بر سایر چیزها٬ خدا او را هدایت میکند و هرکه هدایت را غیر از قرآن طلب کند خدا او را گمراه کند و هرکه قرآن را شعار و میزان خود سازد خدا او را سعادتمند گرداند و هرکه قرآن را پیشوای خود سازد و به آن اقتدا کند و آخرین پناهگاه خود سازد خدا او را به سوی بهشت پر نعمت و خوشی دلنشین پناه میدهد.(بحار الانوار٬ ج 92 ٬ ص 84)» |
نظرات شما: بدون نظر
مهجوریت قرآن از نگاه بلاگر«قرآن پژوهی» | ||
گروه وبلاگ:«آیا اگر ما این صحیفه الهی را مثلا جلدی پاکیزه و قیمتی نمودیم و در وقت قرائت یا استخاره بوسیدیم و به دیده نهادیم، آن را مهجور نکردهایم» به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، بلاگر وبلاگ«قرآن پژوهی» در پست خود به موضوع مهجوریت قرآن پرداختهاست.
این بلاگر در وبلاگ خود به سخنان امام خمینی(ره) استناد کردهاست. وی با تقسیم مهجوریت به چهار قسمت مینویسد:«مهجوریت قرآن از حیث قرائت نشدن( البته بهجز در قبرستانها و مجالس ختم) دوم مهجوریت قرآن از حیث ناتوانی در خواندن سوم مهجوریت قرآن از حیث ناتوانی در فهم، ترجمه و تفسیر وچهارم مهجوریت قرآن از حیث عدم تدبر در آیات آن که فرموده «فلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» می توان تقسیم کرد.» وی همچنین در تعریف مهجوریت مینویسد:«کلمه مهجور از ریشه هجر یهجر با مصدر هجر یا هجران در مفردات راغب اینچنین معنا شده است ( مفارقه الانسان غیره اما بالبدن او باللسان او بالقلب) یعنی دوری کردن بدنی یا زبانی یا قلبی از چیزی» وی درادامه به ذکر سخنی از امام میپردازد: «آیا اگر ما این صحیفه الهیه را مثلا جلدی پاکیزه و قیمتی نمودیم و در وقت قرائت یا استخاره بوسیدیم و به دیده نهادیم، آن را مهجور نکردهایم؟ آیا اگر غالب عمر خود را صرف در تجوید و جهات لغویه و بیانیه و بدیعیه آن کردیم این کتاب شریف را از مهجوریت بیرون آوردهایم؟ آیا اگر قرائات مختلفه و امثال آن را فرا گرفتیم از ننگ مهجوریت قرآن خلاصی پیدا کردهایم؟ آیا اگر وجود اعجاز قرآن و فنون محسنات آن را تعلیم کردیم از شکایت رسول خدا مستخلص شدهایم؟ هیهات که هیچ یک از این امور مورد نظر قرآن و منزل عظیمالشأن آن نیست» این وبلاگ در سیستم بلاگفا بهروزمیشود و ماند دیگر بلاگرهای قرآنی که این روزها از قالب امام علی سیستم بلاگفا استفاده میکنند این قالب را برای وبلاگ خود برگزیدهاست. |
نظرات شما: بدون نظر
گزیدههایی از تفسیر سورهی عنکبوت در وبلاگ «مفسر» | ||
گروه وبلاگ: وبلاگ «مفسر» که در پستهای خود به تفسیر و تشریح آیات و سوره های قرآن می پردازد، در پستی به سوره عنکبوت اشاره دارد و در مورد آن مطالبی نوشتهاست.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، همانطور که از نام وبلاگ برمیآید که این وبلاگ در پستهای مختلف خود به نکاتی از آیات و سوره های قرآن اشاره دارد و تفسیر آنان را نیز مینویسد. وبلاگ «مفسر» در سرویسدهنده بلاگفا بهروز میشود و در یکی از پستهای خود در مورد سوره عنکبوت مینویسد. وی ابتدا آیه 48 این سوره را میآورد: «و تو از این پیش نه توانستی کتابی خواند ونه خطی نگاشت تا و مبادا مبطلان(منکر قرآن) در نبوتت شک و ریبی کنند. سوره عنکبوت/48» وی که در نوشتن این تفاسیر از «تفسیر المیزان» استفاده میکند مینویسد: «از سیاق آیات این سوره و مخصوصاً آیات اول این سوره بر میآید که بعضی از کسانی که در مکه و قبل از هجرت بر رسول خدا ایمان آوردهبودند از ترس فتنهای که از ناحیه مشرکان تهدیدشان میکرد، از ایمان خود برگشتهبودند» وی میافزاید: «چون مشرکان دست از سر مسلمانان بر نمیداشتند، و مرتب آن را دعوت میکردند به اینکه از ایمان برگردند و ضمانت میدادند که اگر برگردید هر ضرری از این بابت دیدید ما جبران میکنیم.» در ادامه می نویسد: «همچنان که اگر برنگردید بلا به سرتان میآوریم و آنقدر شکنجهتان میکنیم تا پیش ما برگردید. مشهور در میان جمعی از محققین این است که تمام این سوره در مکه نازل شده و به این ترتیب محتوای آن هماهنگ با سوره های مکی است» وی در پایان مینویسد: «سخن از مبدا و معاد است، سخن از قیام انبیاء بزرگ که پیشین و مبارزهی آنها باشد که آن و بتپرستان و ستمگران و پیروزی آنها و نابودی این گروه ظالم است. سخن از دعوت به سوی حق و آزمایشهای الهی و بهانهجوییهای کفار در زمینههای مختلف است.» |
نظرات شما: بدون نظر